گفت:"هی بچه، آفتابه رو پُر کن بذار پشت در توالت، عموت رفته دستشویی."
گفتم:"وا به من چه! قبل از توالت رفتن باید آفتابه رو پُر میکرد و با خودش میبرد."
گفت:"با من بحث نکن. حالا که نبرده. زود باش!"
گفتم:"یعنی چی!؟ دوست ندارم من آفتابهاش رو پُر کنم. اون رفته برای خودش برینه، برای من که نمیرینه!"
گفت:"کُرهخر! حتماً یکی باید برات برینه تا آفتابه رو براش پُر کنی!؟"
#گفتم_گفت
www.Soroushane.ir