هیچکس اینها را به من نگفت تا سالهای زیادی از عمرم را بیهوده هدر ندهم!
همهی ما سعی داریم به نحوی دیده شویم یکی با خودآرایی، یکی با خلاقیتهایش، یکی با کلامش و ... و یکی هم با...
با گدایی!
بجز این آخری، در تمامی موارد باید چیزی در قبال دریافت چیزی عرضه شود. یعنی ارایه یک ارزش در ازای دریافت ارزشی دیگر. اما این آخری بحث دیگری است. بیآنکه فرد چیزی را ارایه کند در پی تصاحب چیزی است و این یعنی گدایی. اگرچه گدا در ازای ترحمی که به ما میفروشد پول میگیرد اما ترحم، چیزی نیست که برای ما خلق ارزش کند.
گدایی، فقط گدایی پول نیست، گدایی محبت، توجه و ترحم چیزی است که گاهی برای بدست آوردنش لهله میزنیم بیآنکه چیزی را عرضه کرده باشیم. پیشتر هم گفتهام که جهان ما بدهبستانی است. چه در یک رابطهی تجاری باشد، چه در روابط عاشقانه. نمیشود بلبل نبود و دم از گل زد! نمیشود لیلا نشوی و مجنونی را دیوانهی خود کنی. نه نمیشود. حتی اگر وصالی در بین نباشد، بدهبستانی این وسط هست و این یعنی عرضه و تقاضا! که داستانها را شیرینتر و ماندگارتر میکند.
دوسویه دیدن این کنشها سبب میشود بازخورد مورد نظر هم حاصل شود و لقب گدا بر خود نگیریم.
نمیشود که چیزهای خودمان را پنهان کنیم اما در پی عیان شدن چیزهای دیگران باشیم!
×××
از اینکه میبینم بسیاری زور میزنند تا به نحوی دیده شوند بدون ارایهی هیچ ارزشی، احساس خوشایندی ندارم.
مثلاً کارجویی اعلام میکند مرا لایک کنید تا دیده شوم و کار پیدا بکنم. در حالیکه دیده شدن باید در نمونهکارهای او باشد نه در تعداد و نرخ لایک و کامنت.
ازاین رو افرادی که حتی اگر تجربهی شغلی آنچنانی ندارند و صرفاً نه برای یافتن شغل، ارزشی را خلق میکنند قطعاً دیده میشوند.
مهم نیست چه کاری. مهم این است چه چیزی برای عرضه داری.
رسالت شغلی بسیاری از ما همان رسالت زندگی ما هم هست. پس هنگامیکه عاشق چیزی باشی که در آن توانمندی بیتردید زودتر هم به سرمنزل مقصود میرسی. رسالت شغلی، هدر دادن ۸ ساعت در ازای حقوق اندک نیست.
جویندهی کار نباش؛ جویندهی طلا باش.
وقتی کاربلد باشی، جویای کار نیستی؛ کار، جویای توست!
www.Soroushane.ir
عاشق نوع نگاهتم
نداریم مثلت?
سپاسگزارم جواد عزیز- برآفتاب باشی