کار با داده، سختترین قسمت هر کاری است. تجمیع دادهها در یک نقطه، ارزیابی کیفیت آنچه درج شده، بررسی دقیق ورودی منابع و درنهایت شکل و فرم دادن به آنها، طاقفرسا و البته جذاب هم هست. اما همانطور که پیشتر گفتهام دادههایی که تبدیل به اطلاعات نشوند، خرواری کاراکتر و نوشتار فضاپرکن هستند و اطلاعاتی که تبدیل به راهکار نشوند انباری از گزارش و داشبورد رنگارنگ و مدیرفریبند.
×××
یکی از همکارانم که هنرش، کار با دادهها و تبدیل آنها به گزارشات و دشبوردهاست، مشکلی داشت که به گفتهی خودش هر روز درگیرش بود آن هم به مدت ۴ سال و هر روز ۳ دقیقه از وقتش را بابت دور زدن آن مشکل صرف میکرد.
بارها ازش خواستم مشکل کوچک، را کوچک نپندارد و برای رفع مشکلش وقت بگذارد که هربار به علتی شانه خالی میکرد و البته میگفت:"مگه چقد ازم وقت میگیره ولش کن، حل کردنش بيشتر وقتمو هدر میده". در نگاه اول هم حق با او بود. واقعا ۳ دقیقه زمان زیادی طی یک روز کاری نیست و هدررفت این زمان، در قیاس با روزها و سالهای بیهودهی عمرمان، پشیزی نیست.
اما اگر هر روز این مشکل، تکرار میشد آن هم در مدت طولانی، دیگر قضیه فرق میکند. یعنی او طی ۴ سال حدود ۱۰هزار دقیقه یا معادل ۱۶۰ ساعت وقت بابت یک موضوع کوچولو، ساده اما دست و پا گیر هدر میداد. آن هم درست وسط کار با دادهها که اگر یک چیزی نادرست پیش میرفت میتوانست منجر به انحرافی شگرف شود.
نه فقط هدررفت زمان، بلکه تلخی وجود خود مشکل است که کام آدم را تلخ میکند شبیه یک درد مزمن که دائما روح و جان آدمی را میخراشد.
×××
بالاخره از سر لطف بود یا خودنمایی، یک روز خودم آستین بالا زدم و کلا ۸ ساعت فشرده برایش وقت گذاشتم و مشکلش را بصورت ریشهای حل کردم.
لبخندی که بر روی لبش آمد به میلیونها دقیقه زمان هدر رفته میارزید نمیدانید با چه آرامشخاطری کارش را میکرد بیآنکه هر بار دنبال دور زدن مشکل باشد.
کسی که برای دردها و مشکلات خودش، راهحلی نداشته باشد برای دادههای دیگران چه راهکاری میتواند بدهد!؟
دور زدن مشکل از حل مشکل بیشتر زمان میبرد!
حل مشکل، شیرینتر از جلوگیری از هدررفت زمان است!
www.Soroushane.ir