آنقدر چهرهاش را بوتاکس زده بود که صورتش شبیه خمیری چنگزده به نظر میرسید. با صورت خمیری، غذایش هم همیشه خمیر بود.
یا تریت، یا نان یا ماکارونی...
این حجم از خمیر بلعید شده شاید صورتش را خمیری کرده!
در هر صورت این داستان ماست. میرنجیم و مملو از چین و چروک میشویم و برای از بین بردنش سراغ سَمهای فلجکنندهی عصب میرویم و سیسی به سیسی سَم وارد پوست میکنیم و از آن سو، کیلوکیلو خمیر هم برای چروک داخل معده میبلعیم. عصب صورت و معدهی عصبی را میشود زود فلج کرد، با عصبیشدنهایم چه کنیم!؟
ظاهر و باطن این مردم، چروکیده است به لطف نانوایش! و خمیری شدن، نتیجهی از بینبردن موقت این چروکهاست.
حکومت، نانوای خوبی است خوب بلد است خمیر بگیرد و این خمیرها را کی و چطور بپزد. بسیاری را عمداً در تنوری داغ میسوزاند، بسیاری را نافرم در گونی نان خشک میکند و بسیاری را هم اساسی میپزد و به دست سایر مردم میدهد تا خوشحال شوند که نانوا، با خمیر چه ها که نمیکند.
اما هوشیار باید بود که نانوا، خیلی خوب با خمیر، بازی میکند!
www.Soroushane.ir