آستانه یا threshold، آن هم از نوع آستانهی تحمل، چیزی است که هم در فناوری اطلاعات و هم در زندگی ما به وفور دیده میشود. یک تجهیز رایانهای یا یک نرمافزار چقدر تحمل بار ترافیکی دارد؟ و یک انسان چقدر؟
تجهیزات فناوری به خودشان لقب صبور نمیدهند هرجا کم بیاورند زود آستانهی تحملشان سر میرسد اما آدمی حتی در بحرانیترین نقطه هم میتواند حرکتی بزند که انگار نه انگار؛ حداقل به واسطهی یدک کشیدن صفتی بنام صبوری.
خیلی صبورم. خیلی. اما حتی با مزین شدن به این صفت خودساخته یا فراساخته، گاهی از اینکه میبینم خیلی صبورم، آمپر میچسبانم. بخصوص وقتیکه در برابر کجفهمی عمدی و یا تعلل عامدانهی یک نفر قرار میگیرم و اصرار دارم که صبوری کنم. که البته علیرغم آمپر چسباندن به راه صبوری ادامه میدهم اما نه بخاطر صفتی که بهدوش میکشم بلکه بخاطر اینکه گاهی دستم زیر سنگ طرف مقابل است و ناشکیبایی من، اوضاع را به ضررم تمام میکند. از این موقعیتها بسیار اتفاق میافتد و اکثر مواقع اندکی صبر بیشتر نتیجهی دلخواه را رقم میزند.
اما آستانهی تحملم دارد اذیتم میکند و این صفت ناخالص صبوری!
هرچند صفت صبوری زیباست اما این صفت در صورت نادیده گرفتن آستانهی تحمل، باعث زنده شدن صفت بزدلی میشود که بسیار نازیباست. خلوص صفت، یعنی کاربرد آن در جای خود و به اندازهی خود؛ به شکلی که به آستانهی تحملت نزدیک نشود. صفت ناخالص و بظاهر خوب، شبیه نقاب زیبایی است که خیلی زود برداشته میشود و چهرهی زشت و باطنی آن صفت هویدا.
باید صفات خالص را تمرین کرد. زیاد داشتن یک صفتی، بیصفت شدن از آن صفت است!
www.Soroushane.ir