رفت کفش بخرد پای همه را نگاه میکرد. رفت، ماشین بخرد، ماشین زیر پای همه را برانداز میکرد و وقتی خواست موبایل بخرد، موبایل دست همه را.
در کنار این دیدنها، اینکه مردم چه میگویند هم دخیل است. هرکداممان حلقهی چسبیده به یکدیگریم برای سریع انتخاب کردن، برای زنجیر شدن، برای هماهنگی و همرنگ شدن.
اینکه دیگران چه میپوشند، چه میخورند، چه میگویند و چه میکنند؟ انگار ما را زودتر به نتیجه میرساند. انگار مهمترین راه برای تصمیمگیری درست ماست. ما آدمها با دیدن ظاهر و یا با حرف مردم، به قضاوت مینشینیم. ما برای نمایاندن بافرهنگ بودن، چشموهمچشمی میکنیم؛ چشموهمچشمی ظاهری و چشموهمچشمی گفتاری.
--------
دنبال بهترین انتخابهای مشابه میگردیم درحالیکه باور نداریم که همه با هم متفاوتیم. چه از نظر ظاهری باشد، چه باطنی، چه فکری، چه مالی، چه جسمی و چه جنسی. ولی همچنان در انتخابهایمان، حضور دیگران مهمند!
حتی وقتی که میخواهیم چیزی را بخریم، نظرات مشتریی که آن چیز را قبلاً خریداری کرده مهم است! برای ما رضایت او لازم است و انتخابش لازمتر! پس ما هم میتوانیم شبیه او انتخاب کنیم، بخریم و رضایت داشته باشیم و درنهایت لذت ببریم؛ درحالیکه اینگونه نیست. چون متغیرهای بیشماری از لحظهی انتخاب تا لذت دخیل است. بازار تبلیغات، کم روی این معضل مانور نداده! چون بهخوبی از این خصیصهی آدمی مطلع است!
--------
اینکه چرا میخواهیم شبیه خودمان نباشیم به خاطر آن است که شبیه دیگران بودن سادهترین راه است! حتی اگر شبیه قشر اندکی باشیم! درهرصورت دنبال تشابهات میگردیم. بخاطر همین است که در دنیای ستارگان سینما و موسیقی، هنرورزان، الگوی زندگی ما میشوند. یکی به شکل قشر روشنفکر، یکی از قشر کتابخوان، یکی فرهیخته، یکی اهل سفر و یکی اهل جدل! یکی خالکوبی میکند. یکی خال لب یاری را به خود میکوبد!
--------
قرنهاست که در مغز ما فرو کردهاند که اگر شبیه دیگران ارزشهای اجتماعی، هنجارها، باورها، هنرها، قوانین، آداب و رسوم و عادتهای افراد جامعه را تکرار نکنیم، بیفرهنگیم. شکی نیست که تمدن و فرهنگ، یعنی همین اشتراکات ظاهری و باطنی. پس کسی که شبیه دیگران این آیینها را بجای نیاورد، برچسب بیفرهنگ را خواهد خورد!
برای رسوا نشدن، همرنگ جماعت شدن، سادهتر است! مگر آنکه سرت درد کند برای اینکه همرنگ جماعت نشوی تا رسوا شوی. این رسوایی هزینهی سنگینی دارد.
همچنان که همرنگی، شاخص هر فرهنگی است پس اگر من خودم باشم حتی با اینکه یکرنگم، اما درنظر مردم، بیفکرم و بیفرهنگ!