بارها شده که وقتی یک شهروند افغان را در تهران میبینم ازش میپرسم:"اهل کدوم شهر افغانستانی؟"
اگر بگوید:"هرات"، لبخندی روی صورتم ظاهر میشود و سریع میپرسم:"خواجه عبدالله انصاری رو میشناسی!؟"
و البته که بسیاری خوب او را میشناسند. اما شاید به اندازهی من محو نثر مسجع او نشدند.
او که به پیرهرات مشهور است زبان نوشتاریاش در متون مسجع(موزون) چنان زیباست که از مخم بیرون نمیرود!
وقتی به آنان میگویم من عاشق پیر هراتم. برایشان اندکی تعجبآورست، شاید در قیاس با برخی نامآوران این کشور، پیرهرات شهرت کمتری داشته باشد! نمیدانم.
درهرحال افغانستان از ایران جدا نبوده و نیست.
چه هنرمندانی داشته و دارند که از حافظهی تاریخی ما جدا نمیشوند. حتی اگر رنگ پرچمهایمان عوض شود و مرز بین ما کشیده باشند!
آرزو میکنم روزگار این مردم، شبیه نثر پیرهرات موزون باشد و زیبا.