ترامپ شومنِ تاجر، زبان تجارت را چنان در سیاست فرو کرده که بواقع سیاستمدار است چراکه سیاست نیز چیزی جز تجارت و بدهبستانی بیش نیست.
او هر بار که چیزی میگوید دو گزینهای است؛ یکی تب و یکی مرگ.
این براحتی امکان مانور دادنش را در شرایط مختلف به او میدهد اما برعکس او خامنهای سفت و محکم یک چیز تکگزینهای را مطرح میکند و وقتی در برابر شرایط قرار میگیرد نمیداند چه کند! این همان جزماندیشی و پایداری بیهوده است.
ترامپ سوییچ میکند و خامنهای در برابر حرفی که زده و محقق نشده، ساکن و جامد و درمانده میشود. او نیز بالاخره سوییچ میکند اما نه در برابر گزینهی دیگری که خودش قید کرده بلکه در برابر گزینهای که ترامپ در برابرش گذاشته!
×××
بعبارتی دشمنی خامنهای با گفتههای تکگزینهایاش هویداست؛ اما دوستی و دشمنی ترامپ در حرفهای دوگزینهای همیشه بینابین است و قابل تشخیص و تصمیم توسط مخاطب نیست.
×××
هرچه هست داستان مذاکره، فقط یک فرصت نمایشی است و نه یک الزام.
جنگ میشود!؟
بله! چراکه جنگ نه از دل اراده، که از دل نادانی به موقعیت و جمود ذهنی زاده میشود!
www.Soroushane.ir