پارگی!

هادی احمدی (سروش):

شوروی (روسیه جدید) سرخوش از اشغال افغانستان بود با هدف گسترش کمونیسم و البته مقابله با نفوذ غرب.
انقلاب ایران نیز تقریباً همزمان با اشغال افغانستان، رقم خورد.
اگرچه شعار "نه شرقی نه غربی" ورد زبان انقلابیون اسلامگرا بود و اندکی ترس به دل شوروی انداخت اما خم به ابرو نیاورد چون این شعار فقط شعارگونه با کمونیست ضدیت داشت؛ شوروی بدش نیامد چراکه در عمل آنچه را می‌خواست اتفاق می‌افتاد نه در شعار!
بخصوص وقتی حادثه‌ی گروگانگیری سفارت آمریکا رقم خورد؛ این‌جا بود که خمینی سوار بر سفینه‌ی نجات بلوک شرق شد.
×××
چند اتفاق یا همزمانی چند حادثه سبب شد دست غرب از دامن ایران و افغانستان بریده شود و هرچه غرب رشته بود را شوروی پنبه کرد.
شوروی بعد از حدود ۱۰ سال اشغال افغانستان، بدلیل هزینه‌ی بالا و شرایط بد اقتصادی با فضاحت از آنجا فرار کرد (درست شبیه فرار آمریکا از آنجا) و تمام این مدت ایران را در جنگ با عراق مورد حمایت خودش مات کرده بود؛ بعبارتی شوروی حسابی ایران را چراند و ضعیف کرد و توی آب نمک خواباند. هرچند از بد حادثه، چندی بعد امپراتوری خودش فروپاشید.
×××
در عوض آمریکا کویت را از عراق بازپس گرفت و سپس به افغانستان حمله‌ور شد و ۲۰ سال تمام آنجا را در نبود شوروی اشغال کرد؛ و بعد عراق بدست آمریکا سقوط کرد؛ و قذافی در لیبی هم کنار گذاشته شد.
این بار دست شوروی از همه‌جا کوتاه و نفوذ غرب در کویت و عراق و افغانستان و لیبی تثبیت شد.
×××
تا این‌که بهار عربی آمد و به بحران داعش‌پروری منجر، و سوریه هم دست بدست شد. با این‌حال روسیه دیگر چیزی برای بُردن نداشت. تمام امپراتوریش به کشورهای متعدد تقسیم شده بود و نفوذش به اندازه‌ی چند کشور جدید از سرزمین قبلی محدود شد؛ به انضمام کره شمالی، چین و ایران.
پس تمام تلاشش را کرد که بشار اسد سقوط نکند و نفوذ دیگری برای آمریکا رقم نخورد و البته تا حدودی موفق هم شد.
جبهه‌ی شرق با حمایت از ایران و ایران با حمایت از حماس و حوثی‌ها و حزب‌الله استخوان لای زخم نفوذ غرب شدند. برای این‌که ایران نیز تحت هیچ شرایطی به غرب متمایل نشود هرکاری کردند. از حمایت از صدام حسین برای نابودی زیرساخت‌ها تا برهم زدن برجام.
براستی که هیچ دایه‌ای عزیزتر از مادر نیست.
×××
ایران چه غربی باشد چه شرقی و چه بی‌طرف، همواره مورد وسوسه‌ی قدرت‌های محلی و بین‌المللی است؛ و شوربختانه ما هرسه را امتحان کردیم و فقط در دوره‌ی پهلوی کمی خوب بودیم.
پهلوی اگر نماینده‌ی غرب لیبرال در ایران بود، آخوندی نماینده‌ی شرق کمونیسم است.
و تمام این بازی‌های مسخره هم برای نفوذ این دو جبهه است.
×××
دوستانی که می‌فرمایند ما گاو شیرده نیستیم، باید بگویم شیری برای این گاو باقی نمانده. چندی توسط اعراب دوشیده شد چندی توسط مغولان، چندی توسط بریتانیا، چندی توسط آمریکا، چندی توسط چین و چندی هم روسیه.
×××
ما بزرگ‌تر از اقتصاد چین، پرجمعیت‌تر از هند، پهناورتر از روسیه و قدرتمندتر از آمریکا نیستیم؛ ما یک کشور میانه هستیم در میانه‌ی خاور. از هرسویی تلاش کنیم می‌افتیم توی چنگ دیگری؛ درست شبیه یک هرزه.
گنده‌گوزی بیش از این سبب پارگی(!) کون می‌شود.
بااینحال اگر بخواهم واقع‌گرایانه بگویم، بنظرم بهترست کسی بدوشدت که علف تًر و تازه‌ای هم به خوردت دهد!
وگرنه با اندکی گوشت و استخوان باقیمانده بر بدن این گاو، اگر از تشنگی و گرسنگی تلف نشود حتماً سرش را خواهند برید!
www.Soroushane.ir

5 1 رای
امتیازت به این مطلب؟
عضویت در سایت
اطلاع رسانی
guest

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!
0
نظرت مهمه حتماً بنویس!x