دستان کارگاه گجت!
یعنی برخی از شما تصور می‌کنید جمهوری اسلامی پاسخی کوبنده به اسراییل خواهد داد؟
من که گمان نمی‌کنم.
چرا؟
چون ج.ا حمایت مردم را ندارد. نداشتن حمایت اکثریت مردم یعنی همه‌چیز؛ نبینید روزگاری که با عراق وارد جنگ شد مردم شدند گوشت جلوی توپ؛ مردم امروز نه این نظام را قبول دارند و نه حاضرند برای چند آخوند خود را تکه‌و‌پاره کنند.
چون شریک دزد و رفیق غافله(!)، روسیه را می‌گویم سرش بدجوری گرم شده در اکراین. خودش لنگ یک قارقارک پرنده است و نمی‌تواند دوباره طوفان شن(!) را در طبس شبیه‌سازی کند.
چون ج.ا اقتصاد شکننده‌‌‌اش فقط به یک ضربه‌ی نوک انگشتی نیاز دارد تا پوسته‌اش فرو ریزد.
چون دستان دراز کارگاه گجت ج.ا کوتاه شده.
چون به هسته‌ی سران حاکم ج.ا، کرم فساد و کرم نفوذی زده.
چون حسین‌های فهمیده و ساختگی نمی‌توانند زیر جنگنده‌ی توی آسمان بروند و خودشان را منفجر کنند.
×××
مگر این‌که ج.ا چندصباحی هیزم به آتش خود بریزد و روند نابودیش را تسریع کند؛ با شلیک به چند نفت‌کش و سینما(!) و حرکات نمایشی عوام‌فریبانه...
و درست شبیه کسی که پیراهنش با کبریتی بسوزد اما برای سرعت بخشیدن به سوختن، می‌تواند روی خودش بنزین هم بریزد.
×××
بااین‌حال آرزو می‌کنم دگرگونی آینده در آرام‌ترین شکل ممکن رخ دهد؛ من بشخصه کودکی بمباران زده را تجربه کرده‌ام، می‌دانم چه رنج هولناکی است این‌که اختیار آسمان در چنگ جنگنده‌ي خودی و نخودی باشد و زمینت قدمگاه توپ و فشنگ.
×××
البته من فراموش نمی‌کنم همچنان که هیچ‌چیزی قطعیت ندارد همه‌چیز هم نسبیت ندارد!
×××
کارآگاه گجت، فردی فراموشکار، حواس‌پرت و شلخته بود؛ یک بظاهر انسان، که مانند رباتها ابزارک‌‌ها و گجت‌های عجیب و غریبی در بدنش کار گذاشته شده بود که می‌توانست هرزگاهی از آن‌ها کمک بگیرد و گاهی هم دستانش را به یاری فرامی‌خواند اما دراز نمی‌شدند.
www.Soroushane.ir
