هادی احمدی (سروش):

یکی از همکاران قدیمی‌ام، کل زندگی‌اش را به حراج گذاشت و رفت استرالیا.
یک متخصص حرفه‌ای و کارکشته‌ی شبکه بود و هست. همسرش هم همکارش بود و بهمراه هم رفتند؛ ولی شش ماه نشده برگشتند.
می‌گفت، هرجایی می‌رفت تحمل دیدن نگاه تحقیربرانگیز استرالیایی‌ها که چیز آزاردهنده‌ای بود را نداشت؛ شاید چون خود را بالاتر از آنان می‌دید؛ شاید هم فراموش کرده بود که توی پیشانی‌اش نوشته نشده که او متخصص شبکه است!
می‌گفت از این‌که در کشور دیگر، بعنوان یک متخصص، مشمول تحقیر می‌شدم عذاب می‌کشیدم؛ درنهایت با کلی ضرر مالی برگشت.
×××
صحت و سقم علت دقیق بازگشتش هرچند به گمانم مورد تردید است ولی بیراه نمی‌گفت؛ البته به او گفتم همچین ما توی کشور خودمان شهروند درجه یک هم نیستیم‌ها؛ درجه یک، فقط حلقه‌ی حاکمیت و حامیانشان هستند؛ همگی درجه دوییم؛ اگر مخالف و معترض باشی نه‌تنها تبدیل نمی‌شوی به شهروند درجه سه، بلکه صاف می‌شوی عوامل دشمن.
×××
این روزها افغانستانی‌ها و سیل عظمیشان چالشی شده برای مردم و حاکمیت بی‌برنامه.
بااین‌حال فرق است بین مهاجرت متخصصان با مهاجرت پناهندگان آواره.
بخشی از این افراد زیر رنج طالبان متوحش به این خاک پناه برده‌اند و بخشی نیز برای سیاه‌لشگری حکومتی دعوت شده‌اند؛ و شوربختانه اکثرشان نه سوادی دارند و نه دارایی، نه حرفه‌ای بلدند و نه تخصصی؛ نه آورده‌ای دارند و نه فرآورده‌ای.
به‌شدت هم زادولد می‌کنند و به‌شدت تکثیر می‌شوند.
×××
پیش از آن‌که برخورد بدی با آنان شود باید جلوی پیامد هجوم سیل‌آسایشان گرفته می‌شد که نشد! و اکنون که آمده‌اند اگر توانایی خوبی دارند بنظرم باید آنان را روی چشم گذاشت و اگر ندارند به محترمانه‌ترین شکل ممکن، به مبدا عودت شوند.
ترویج نفرت و خشونت هیچ آورده‌ای ندارد. حتی اگر همه را به‌زور و بی‌احترامی بیرون کنند کافیست یکی‌شان کینه به دل گیرد و آنچه نباید را رقم بزند!
همچنان که زنجیره‌ی مهربانی هست زنجیره‌ی نفرت هم هست.
×××
شاید در این سال‌های مدید، افغان‌ها اگر نبودند حجم وسیعی از چاه‌ها و معادن و بناها در ایران، به سادگی ساخته نمی‌شد؛ شاید هم اگر نبودند، حجم عظیمی از ایرانیان بیکار نمی‌شدند.
هرچه باشد این یک بحران چندوجهی است و این نیروی کار ارزان و البته بسیار صبور و جان‌سخت، مردمان بسیار دست‌پاک و کوشایی هستند؛ هرچند همه‌ی آنانی که حتی قانونی در این کشور هستند از کیفیت زندگی خوبی برخوردار نیستند.
×××
مهاجرت، یک پدیده‌ی اجتماعی پیچیده است و نیاز به همدلی زیادی دارد و نباید همه را به یک چوب راند.
به گمانم غربت و شهروند درجه‌ی چند بودن به‌تنهایی بزرگترین عذاب است برای یک مهاجر.
پس تزریق رنج دیگر، نارواست!
×××
انسانیت، مرز نمی‌شناسد!
www.Soroushane.ir


0 0 رای
امتیازت به این مطلب؟
عضویت در سایت
اطلاع رسانی
guest

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!
0
نظرت مهمه حتماً بنویس!x