دیشب ساعت ۱۰:۴۵ از کرج بسمت تهران در حرکت بودم...
اتوبان خلوت بود و من هم زمان زیادی داشتم که با آرامش رانندگی کنم و طبق برنامهریزی اگر با سرعت حتی کمتر از سرعت مجاز میرفتم حداکثر ۱۲ میرسیدم، دوش میگرفتم؛ چندتا ایمیل بچهها را جواب میدادم و میخوابیدم برای جلسهی صبح فردا.
چندین بار تقدم و تاخر این برنامه را طی مسیر و پشت فرمان مرور میکردم.
چیز عجیبی نداشت و نیازی به تفکر نبود ولی قفلی زده بودم که خب ۱۲ منزل هستم.
×××
اما درست ۱۵ دقیقه مانده به ساعت ۱۲، پلیس نامحسوس گفت، بزن کنار.
هنوز وقت داشتم حتی اگر کسی ۱۰ دقیقه وقتم را هدر میداد. بنابراین با آرامش تمام پیاده شدم؛ خلافی نکرده بودم و ترس و تعجبی نداشت.
برعکس من، افسر کنار دست راننده به محض دیدنم مستاصل شده بود ولی بعد از بررسی مدارکم پرسید: چرا سرعت بالایی داشتی و حرکت مارپیچ؟
انتظار داشت بگویم ببخشید؛ متوجه نبودم یا حق با شماست. ولی بدلیل اینکه اطمینان داشتم خطایی نکردم بحثمان شروع شد.
×××
بیشتر از نیم ساعت معطلم کرد و سعی کرد آمار خلافیهای گذشته را بگیرد ولی چیزی دستگیرش نشد؛ از شانس بدش، بد آدم مقرراتی را نشانه گرفته بود؛ در نهایت بحث تندی درگرفت...
عصبانی شدم و با او درگیری لفظی تندتری پیدا کردم چون ادعا میکرد دوربین خودرویش سرعت بالای مرا ثبت کرده؛ وقتی گفتم نشانم بده! چیزی برای نشان دادن نداشت.
راننده هم تعجب زیادی در نگاهش موج میزد ولی سکوت کرده بود؛
وقتی ازش پرسیدم شما چی؟ شما دیدید که من باسرعت بالا یا مارپیچ حرکت کرده باشم؟
فقط به آرامی گفت، نمیدانم!
×××
ساعت ۳ نیمه شب است و من در صف دهها خودروی توقیفی؛
خودروهایی که اکثراً بخاطر کشف حجاب توقیف شده بودند.
ساعت ۳ نیمهشب است و من قرار بود ۱۲ منزل باشم.
×××
در جمع همکارانش و مردم منتظر هرچی لایقش بود نثار آن افسر کردم.
ظاهراً توهم زده بود؛ توهم کشف حجاب بدلیل موهای بلندم!
بهمحض پیاده شدن متوجه شد مرد هستم نه زن؛ ولی اشتباهی را مرتکب شد که نمیتوانست چجوری جمعش کند؟ فقط میگفت سرعتت بالا بود.
۳۵۰ هزار تومان جریمه و توقیف یکروزهی خودرو نتیجهی بحثمان بود.
×××
روز ترخیص متوجه شدم که توی قبض پارکینگ نوشته بود، علت توقیف: "همراه نداشتن کلیهی مدارک خودرو!"
www.Soroushane.ir