شک، متضاد اطمینان و یقین است.
بطور مثال ممکن است همسرتان موجه به نظر برسد اما داشتن یقین بیقید و شرط به او، باعث میشود هرگز نفهمید او ریگ بدی به کفش دارد.
این را به تمام چیزها تعمیم دهید، نتیجه یکی است.
×××
ایمان بدون شک، اعتقاد بدون تفکر است! شک، آغازگر پرسشگری و تلاش برای رسیدن به پاسخ صحیح است این یعنی خود شک، یک پرسش است!
×××
یقین بدون پرسشگری، کوری بهمراه دارد.
یقین بدون پرسشگری، کاری میکند که حتی اگر موردی از کسی دیدی، نادیده بگیری.
فارغ از تمام عناصر اثرگذار بر تصميمات ما، نداشتن شک باعث میشود چندان به عقل رجوع نکنیم.
مهم این است چشم و گوشات باز شود؛ اینکه بعد از آن چه خواهی کرد؟ خود دانی و خدایت.
×××
شک نیز به مانند هرچیز دیگری، چرخهی حیاتی دارد:
۱.شک زایی: این مرحله زمانی اتفاق میافتد که شخص با اطلاعات یا شواهدی روبرو میشود که با باورها یا دیدگاههای او در تناقض است.
۲.تردید: شخص در این مرحله، تردید و نگرانی دربارهی صحت یا درستی باورها یا دیدگاههایش را تجربه میکند و به دنبال جستجو بیشتر برای رسیدن به پاسخ است.
۳.بررسی و تحقیق: در این مرحله، شخص سعی میکند با بررسی و تحقیق بیشتر، در جهت بدست آوردن اطلاعات جدید و مفیدی درباره موضوع مورد نظر خود تلاش کند.
۴.تصمیمگیری یا تغییر دیدگاه: پس از بررسی و تحقیق، شخص ممکن است به تصمیمگیری دربارهی ادامهی باورهای قبلی یا تغییر دیدگاه برسد، این بستگی به شواهد و اطلاعات جمعآوری شده دارد.
۵.قطع شک: در این مرحله، شخص به تصمیمی نهایی میرسد و شک او رفع میشود. او ممکن است به یک باور جدید یا اطمینان صحیحی برسد یا باورهای قبلی خود را تأیید کند.
×××
وقتی شک برطرف شد، اطمینان یا یقین حقیقی حاصل میشود هرچند این یقین نیز دائمی نیست!
×××
شکاک نباشید اما بدون حداقل یکبار شک، به چیزی یقین نداشته باشید!
بیشکی، بی پرسشی است.
www.Soroushane.ir