هادی احمدی (سروش):


یک جنین بیست هفته‌ای تا زمانی که مبدل به یک کودک شیرخواره می‌شود دارای عقل و آگاهی است اما محدود، آکبند و بسته.
پیش از آن شبیه هر حیوان دیگری است که دیده‌ایم. یک حیوان نفهم و فاقد شعور؛ با این‌که بچه‌ی انسان متفکر است!
نوزاد شیرخواره نیز اگر در برابر محیط و صدا و تصویر واضح قرار نگیرد و تا زمانی که به ترکه‌ی تربیت و آموزش و تجربه درنیاید عقل و فهمش افزایش نمی‌یابد. فقط بزرگ شده و بزرگی را نمی‌داند.
چیزی که ما را به فهم بیشتر می‌رساند در معرض محیط‌ها و تجربیات و اطلاعات فراوان بودن است.
×××
می‌شناسم در همین دوران انسان‌هایی که فقط در یک محیط ساده، بدون ارتباط با دیگران و بدون خوانش و مطالعه، بدون سفر و تجربه در گوشه‌ای می‌خورند و می‌خوابند با حداقل‌های انسان بودن. انسان‌هایی که فقط شبیه یک نوزاد شیرخواره درگیر خواب و خوراک و گرما هستند.
انسان‌هایی که در برابر یک پله‌ی برقی هم می‌مانند که چیست؟ انسان‌هایی که در قرن ارتباطات هنوز فکر می‌کنند بجز شهر یا روستایی که در آن زندگی می‌کنند جای دیگری وجود ندارد.
×××
فیلم دیدن، سفر رفتن، کتاب خواندن، محیط‌های شغلی متعدد، رابطه با انسان‌های مختلف، بودن در مکان‌ها و شرایط گوناگون و تعمق و تفکر نسبت به شنیده‌ها و دیدنی‌ها انسان را از آکبند بودن درمی‌آورد و همگی درک ما را از بودن و شناخت خویشتن و جهانی که در آنیم در موقعیت‌های مختلف را افزایش می‌دهد.
شاید بعد از این حجم از اطلاعات حاصله، آدم باشعوری نباشیم ولی قطعاً عاقل‌تریم.
عقلی که با شناخت، آذین شده.
×××
این‌که چه تخصصی و چه مدرک دانشگاهی داریم به کنار.
برای گشودن و روشن کردن سایر نقاط کور و تاریک ذهن باید در کنار شغلی که داریم و در کنار علاقمندی‌ها و تحصیلات، چیزی‌های جدیدی را تجربه کنیم.
×××
چراکه معرفت(شناخت) چیزی نیست جز ترکیبی از دانش و تجربه.
www.Soroushane.ir


0 0 رای
امتیازت به این مطلب؟
عضویت در سایت
اطلاع رسانی
guest

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!
0
نظرت مهمه حتماً بنویس!x