من نمیفهمم چرا هر فرد و هر دستهای فکر میکند به تنهایی، سنبهی پرزوری دارد؟
یا جمهوری مُلایی را نشناختهاند یا زیادی توهم این را دارند که خودشان را دست بالا بگیرند.
یا متوجه وخامت یک حکومت تمامیتخواه دینی نشدند یا هنوز تصور میکنند هرچقدر هم آخوندها بد باشند بهتر از خیلیها هستند!
اینکه چه گروهی هوادار بیشتری دارد مهم نیست و چه گروهی برای مقصد اصلی میجنگد هم در این برهه چندان اهمیت ندارد. مهم این است چرا گروهها باهم نیستند؟ و بر سر چندتا "حداقل بدیهی" که هر تندرو و کندرویی آن را درک میکند به تفاهم نمیرسند؟
×××
نوشتم، مسیح علینژاد گلو پاره کرد و ستودنی است، عدهای مرا به صلابه کشیدند.
نوشتم حامد اسماعیلیون با تجمع چندصدهزار نفری، شاهکاری را رقم زد، عدهای آنفالوم کردند.
یک کامنت گذاشتم مجاهدین بعنوان یک گروه مخالف در خارج باید به آدم حسابشان کنند، دیدم عدهای مرا بلاک کردند!
نوشتم سپاه کوملهکُشی میکرد و کومله با انگهای بیشمار، لایق در جمع بودن است؛ عدهای گفتند حامی تروریست است!
نوشتم ما به یک جامعهی آزاداندیش سکولار، دمکرات، فدرال نیاز داریم گفتند تجزیهطلبی؟
نوشتم این طرفداران حکومت را به سمت خود بکشانیم با آزاداندیشی و درستی سخن، عدهای کامنتها نوشتند و به مسخره گرفتند که رواداری میکنم با حکومتیها!
نوشتم پهلوی مورد تاییدم نیست اما اقبال بیشتری برای گردآوری افراد دور یک میز دارد. عدهای گفتند سلطنتپرستی!
نوشتم پرچمی که دوست دارم نه الله است و نه شیروخورشید، عدهای گفتند، وطنفروش!
دیروز هم نوشتم اسماعیلیون نباید شورای همبستگی را رها میکرد عدهای او را آماج حمله و عدهای دیگر پهلوی را مقصر خواندند!
مقاومت و همبستگی را چطور تعبیر میکنید که من نمیفهمم!؟
تکلیفتان با خودتان روشن است؟
من یکی با تمام نفرتم از تمامی موارد فوق، به این نتیجه رسیدم که یک دست صدا ندارد.
×××
تمام حرف من این است با تمام ضدیتها باید یکی شویم. از من که باشد هیچکدام از آنان را قبول ندارم چون هیچکدام به تنهایی هیچ فهمی از همبستگی و آگاهی جمعی و آزاداندیشی ندارند. آمال من آرمانشهر است که با این مردم و این تفکرات و این توهمات، هزار سال دیگر هم اتفاق نمیافتد.
اما برای قدری بهبود و رهایی از این مناره، به من بگویید مگر میشود بدون گذر از این نظام، برنامهای داشت؟
چرا نمیخواهید بپذیرید که باید اول چاه بکَنیم بعد مناره را بدزدیم!
تا این نظام بر سر کار است هر حرف و هر حرکت و هر جهتگیریی، توهمی بیش نیست.
تا از این مرحله عبور نکنیم مرحلهی دیگری در راه نیست که بر سر آن بجنگیم!
چاهی به درازی این مناره، نه بدست یک نفر و نه بدست یک گروه، هرگز کَنده نمیشود یا باید همه با هر زاویهی فکری که دارند باهم باشند یا باید تا ابد بر سر کَندن این چاه دعوا کنند و یا قید دفن کردن مناره را بزنند!
#مهسا_امینی #رضا_بنیادی
www.Soroushane.ir