اگرچه تعریف مشخصی و دقیقی برای حجم و اندازه داستان کوتاه در جهان تعریف نشده، اما بر اساس مفهوم Short Story داستان های کوتاه من از 1 پاراگراف تا حداکثر 10 صفحه است و هنوز حتی از میزان هم تجاوز نکرده، سعی دارم تا مباحث عمیق فلسفی جهان غرب و شرق و تمامی یافته های خود را که طی بیش از 10 سال مطالعه حاصل شده در قالب داستان های کوتاه به سمع و نظر شما برسانم، کم و کسر و ضعف ادبی بجای شعف حس و حال اگر دیدید به قلب بزرگ و نگاه بینای خود بر من ببخشید.

11 بهمن 1402

رقم!

گفتم:”واو پسر چقد گرون میگه یارو! میگه ۳ میلیون تومن!”گفت:”تو به ۳ میلیون تومن میگی گرون؟ بخدا حیف بی‌پولم وگرنه […]
10 بهمن 1402

آفرین!

آفرین دختر قدکوتاه ولی جذابی بود؛ یک شلوار جین آبی تنگ می‌پوشید و با یک شومیز نازک زرد که بندبند […]
10 بهمن 1402

زود!

گفتم:”این دخترته؟ ماشالله؛ اصلاً بهت نمیاد مادر همچین دختر بزرگی باشی، خیلی خوب موندی!”گفت:”بخاطر اینه که زود ازدواج کردم.”گفتم:”چقد زود؟”گفت:”۱۵ […]
2 بهمن 1402

پاره!

گفت:”بابا؟ اینجا نوشته:(او فیلسوف بی‌همتایی بود پر از اندیشه‌های بزرگ که هنوز برخی از درکش عاجزند با این‌حال پی بردن […]
30 دی 1402

اعصاب!

گفتم:”مامان، آبروریزی نکنیاا، وقتی‌ رفتیم پیش‌ دکتر اعصاب، نگی‌‌ قلبم درد میکنه، پاهام درد می‌کنه، دندونم خرابه، چشام ضعیفه و… […]
16 دی 1402

دوست خوب!

گفت:”تو چرا همش‌ میگی کتاب، بهترین دوسته؟”گفتم:”چون تنها دوستیه که وقتی هوس کنی تا ته بازش کنی، نه‌تنها آخ نمی‌گه […]
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!