اگرچه تعریف مشخصی و دقیقی برای حجم و اندازه داستان کوتاه در جهان تعریف نشده، اما بر اساس مفهوم Short Story داستان های کوتاه من از 1 پاراگراف تا حداکثر 10 صفحه است و هنوز حتی از میزان هم تجاوز نکرده، سعی دارم تا مباحث عمیق فلسفی جهان غرب و شرق و تمامی یافته های خود را که طی بیش از 10 سال مطالعه حاصل شده در قالب داستان های کوتاه به سمع و نظر شما برسانم، کم و کسر و ضعف ادبی بجای شعف حس و حال اگر دیدید به قلب بزرگ و نگاه بینای خود بر من ببخشید.

17 بهمن 1402

خرما!

گفت:”رسیده؟”گفتم:”چی رسیده؟”گفت:”خرماها دیگه.”گفتم:”نميدونم؛ مگه خرمای نارس داشتیم که برسه؟”گفت:”چی میگی واس خودت؟”گفتم:”تو چی میگی؛ نکنه توی گلدونا خرما گذاشتی که […]
16 بهمن 1402

شفافیت!

گفت:”احمدی پاشو بگو ببینم، بَیضاء به فارسی میشه چی؟”گفتم:”آغا اجازه؟ به فارسی میشه بیضه‌ها.”گفت:”خاک توسرت؛ این چیه میگی!؟ من کی […]
15 بهمن 1402

گواهی!

گفتم:”این چیه؟”گفت:”این؟ این گواهی ثبت اختراع منه.”گفتم:”عه! آفرین تبریک میگم؛ چی اختراع کردی حالا؟”گفت:”گواهی ثبت اختراع!”#گفتم_گفتwww.Soroushane.ir
15 بهمن 1402

آبرو!

گفت:”حاضرم کون بدم ولی آبروم نره!”گفتم:”والا مردم کون نمیدن که آبروشون نره!”#گفتم_گفتwww.Soroushane.ir
13 بهمن 1402

غیبت کبری!

صغری و کبری خواهران دوقلویی بودند که تشخیص این‌که کدام صغری است و کدام کبری؟ فقط هنگام صدا کردن و […]
12 بهمن 1402

ناخدا!

از دور صدای مردی که از دامنه‌ی کوه به سمت شهر می‌دوید به گوش می‌رسید؛ نزدیک که شد کتابی در […]
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!