اگرچه تعریف مشخصی و دقیقی برای حجم و اندازه داستان کوتاه در جهان تعریف نشده، اما بر اساس مفهوم Short Story داستان های کوتاه من از 1 پاراگراف تا حداکثر 10 صفحه است و هنوز حتی از میزان هم تجاوز نکرده، سعی دارم تا مباحث عمیق فلسفی جهان غرب و شرق و تمامی یافته های خود را که طی بیش از 10 سال مطالعه حاصل شده در قالب داستان های کوتاه به سمع و نظر شما برسانم، کم و کسر و ضعف ادبی بجای شعف حس و حال اگر دیدید به قلب بزرگ و نگاه بینای خود بر من ببخشید.

27 مرداد 1401

۳۷۸ روز!

هیچ‌چیزی دردناک‌تر از این نیست که تمام شب و روزت را با عزیزترین کس زندگی‌ات سر کنی و یک آن […]
25 مرداد 1401

شلیک به توهم!

حکم تیر داشتیم و به هر جنبنده‌ای که از مرز رد می‌شد باید شلیک می‌کردیم. هر حرکت مشکوکی، هر سایه‌ای […]
24 مرداد 1401

آفتابه!

گفت:”هی بچه، آفتابه رو پُر کن بذار پشت در توالت، عموت رفته دستشویی.”گفتم:”وا به من چه! قبل از توالت رفتن […]
21 مرداد 1401

کرکره!

گفتم:”آقا این کرکره‌ی مغازه رو تا ته میزدی بالا، سرم خورد بهش مغزم اومد توو دهنم!”گفت:”ببخشین آخر شبه، داشتیم مغازه […]
15 مرداد 1401

وعده‌ی هميشگي!

گفتم:”این دستور پخت، عالی است: یک جو غیرت؛ چند لیوان آبرو؛ یک ذره چربی بدن بعنوان روغن کف تابه‌ی روان […]
9 مرداد 1401

آونگ!

گفتم:”به‌به! ریسمان بی‌ثمر، چه خبر!؟”گفت:”هیچ. به سقفم و پرپیچ و گیج، تو بی‌خیال شو و گِرد من مپیچ!”گفتم:”چه بی‌رنگی! نه […]
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!