اگرچه تعریف مشخصی و دقیقی برای حجم و اندازه داستان کوتاه در جهان تعریف نشده، اما بر اساس مفهوم Short Story داستان های کوتاه من از 1 پاراگراف تا حداکثر 10 صفحه است و هنوز حتی از میزان هم تجاوز نکرده، سعی دارم تا مباحث عمیق فلسفی جهان غرب و شرق و تمامی یافته های خود را که طی بیش از 10 سال مطالعه حاصل شده در قالب داستان های کوتاه به سمع و نظر شما برسانم، کم و کسر و ضعف ادبی بجای شعف حس و حال اگر دیدید به قلب بزرگ و نگاه بینای خود بر من ببخشید.

4 شهریور 1401

خادم مسجد!

سه سال است خادم مسجد کوچکی در گوشه‌ای خلوت از شهرم. اوایل شور و ذوقی داشتم و از این‌که هرروز […]
3 شهریور 1401

رزومه!

گفت:”میدونی من چندتا خواستگار داشتم!؟”گفتم:”نه. چندتا؟”گفت:”خیلی. از شمارش دراومده.”گفتم:”پس چرا ازم می‌پرسی چندتا خواستگار داشتی!؟”گفت:”منظورم اینه که متوجه حجم خاطرخواهام […]
1 شهریور 1401

دیکتاتور!

گفتم:”بارزترین مشخصه‌ی دیکتاتور چیه!؟”گفت:”فقط یه چیز، این‌که وقتی کسی خیلی محترمانه بهش میگه استعفا بده، اون کس رو خیلی نامحترمانه […]
30 مرداد 1401

مه‌لقا!

مه‌لقا، پیرترین زن همسایه‌ و البته پیرترین موجودی که می‌شناختیم بود و انگار هرگز خیال نداشت بمیرد. زن و مرد، […]
30 مرداد 1401

روبه‌راه!

گفت:”روبه‌راهی!؟”گفتم:”روبه‌راهی‌ام که تو در آنی!”#گفتم_گفتwww.Soroushane.ir
29 مرداد 1401

طلاق!

گفت:”آخيش بالاخره طلاق گرفتم. آزاد شدم.”گفتم:”چند سال باهاش زندگی کردی؟”گفت:”هشت سال؛ هشت سال تحملش کردم. هشت سال به پاش سوختم؛ […]
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!