آکنده‌های پراکنده، نوشتارهایی است پراکنده از هر گوشه و کناری در هر چیزی که شاخک‌های‌ام را به لرزه‌ انداخته. واگویه‌هایی است عمومی از نگاه من، شاید آکنده از نکته‌ها باشد و شاید هم نه.

24 اردیبهشت 1400

چرا هیچی بهش نگفتم!؟

“چرا هیچی بهش نگفتم!؟” این شاید جزو بیشترین پرسش‌هایی است که مدام از خود می‌پرسیم. چه در مذاکره‌ای حضور داشته […]
18 اردیبهشت 1400

بلندترین رمان جهان

می‌خواستم بلندترین رمان دنیا را بنویسم.. هم توانایی‌اش را داشتم و هم کِرم‌اش! مگر آنکه عمرم قد ندهد. اما چطور؟ […]
22 فروردین 1400

گور

قبرستان‌ها، شبیه کلان‌شهرهایی شده‌اند که هر دسته از گورهایش، بی‌شباهت به آپارتمان‌های متراکم و مسطح نیست فقط بجای اینکه سر […]
19 فروردین 1400

دست‌رنج انسان یا ماشین!؟

فناوری رنگ تولید را به‌گونه‌ای تغییر داد که گویی دیگر از دستان انسان کاری برنمی‌آید. اما چیزی که هنوز جالب […]
13 فروردین 1400

نویسنده

نویسنده‌ی پُرکار، شبیه تیروئید پُرکار است که ذهنش، بی‌شباهت به گلویی غمباد گرفته نیست و به اشتهای زیاد درد نوشتن […]
12 فروردین 1400

اشتباه

هر لحظه، یا داریم تصمیمی می‌گیریم یا کاری می‌کنیم و بسیار هم اتفاق می‌افتد که کاری می‌کنیم بی‌آنکه تصمیمی برای […]
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!