آکندههای پراکنده، نوشتارهایی است پراکنده از هر گوشه و کناری در هر چیزی که شاخکهایام را به لرزه انداخته. واگویههایی است عمومی از نگاه من، شاید آکنده از نکتهها باشد و شاید هم نه.
گفت:”بیا به هم ترحم کنیم.”گفتم:”این دیگه چیه!؟ منظورت محبته دیگه، نه!؟”گفت:”نه. همون ترحم.”گفتم:”چجوری مثلاً؟”گفت:”وقتی یکیمون روی زمین افتاد دست همو […]