آکنده‌های پراکنده، نوشتارهایی است پراکنده از هر گوشه و کناری در هر چیزی که شاخک‌های‌ام را به لرزه‌ انداخته. واگویه‌هایی است عمومی از نگاه من، شاید آکنده از نکته‌ها باشد و شاید هم نه.

21 شهریور 1400

نفت و فقر

یک چیزی یادم افتاد، بچه که بودیم قیر می‌جویدیم جای آدامس! شاید از برکات فراوانی نفت و مشتقات‌اش بود، شاید […]
21 شهریور 1400

حضور در مسیر

تمام لذت حضور در یک شبکه‌ی اجتماعی نظیر فیسبوک و یا لینکدین و.. اینست که شبکه‌ای از آدم‌های مختلف با […]
21 شهریور 1400

غاز نبود!

غبطه یا حسادت!؟ مهم نیست پشت‌اش چه خبر است! نیّت خیر داری یا شر. در هرحال او چیزی دارد که […]
19 شهریور 1400

چرا پیامبر نشدم!؟

۲۰ سال پیش، ۲۰ سالم بود! حس می‌کردم روزی پیامبر می‌شوم. حتی خال مادرزادی که روی دست راستم بود را […]
18 شهریور 1400

یک هیچ

ما ضد انقلاب نیستیم؛ انقلاب، ضد ماست!انقلاب کردیم تا یکی شویم. پس اکنون باید یکی شده باشیم یکی هم شدیم. […]
17 شهریور 1400

سقوط جمهوری اسلامی!

ببیش از ۴۰ سال پیش مردم ایران در رفراندومی به جمهوری اسلامی “آری” گفتند و ۲۰ سال قبل افغانستان هم […]
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!