آکنده‌های پراکنده، نوشتارهایی است پراکنده از هر گوشه و کناری در هر چیزی که شاخک‌های‌ام را به لرزه‌ انداخته. واگویه‌هایی است عمومی از نگاه من، شاید آکنده از نکته‌ها باشد و شاید هم نه.

10 بهمن 1400

سرزمین بدون مرز

مسکو می‌گوید قصد حمله به اکراین را ندارد اما نیروهایش را به مرز آن کشور برده و دنیا را علیه […]
10 بهمن 1400

کتاب

مردم، کتاب نمی‌خوانند اما از کتاب، زیاد دم می‌زنند.بسیاری هم می‌خوانند تا فقط تمامش کرده باشند.بعضی می‌خرند تا کتابخانه بسازند.برخی […]
3 بهمن 1400

مادر

ما در هیچ کجای جهان بدون تو دلمان قرص نیست.ما در تمام لحظه‌های عمر، محتاج وجود توأیم حتی اگر حس […]
21 دی 1400

زنگ انقلاب!

زنگ انقلاب که می‌شد با شور و هیجان عجیبی در سالن مدرسه، تنگاتنگ جمع می‌شدیم تا برنامه‌های جشن انقلاب، این […]
14 دی 1400

جدایی

می‌خواهم از همسرم جدا شوم. این بار دومی است که باید برچسب طلاق را با تُف بسیار به پیشانی‌ام بزنم. […]
25 آذر 1400

کِرم خاکی!

هیچ وقت از بالا به پایین به مردم نگاه نکردم. چه روزگاری که زین به پشتم بود، چه روزگاری که […]
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!