آکنده‌های پراکنده، نوشتارهایی است پراکنده از هر گوشه و کناری در هر چیزی که شاخک‌های‌ام را به لرزه‌ انداخته. واگویه‌هایی است عمومی از نگاه من، شاید آکنده از نکته‌ها باشد و شاید هم نه.

29 فروردین 1403

فرهنگ برون‌سازمانی!

مدیران برخی سازمان‌ها انگار که از دماغ فیل افتاده‌اند؛ فکر می‌کنند فلان تأمین‌کننده باید دست به دستمال بشتابد و دستمال […]
26 فروردین 1403

لباس!

اکثر زنان جمله‌ی همیشگی “چی بپوشم؟ یا هیچی ندارم بپوشم” را برای رفتن به هر مجلس و هر مناسبتی بر […]
26 فروردین 1403

امید!

هر کسی می‌تواند امید به ما دهد و ما را امید دار کند، اما فقط این ما هستیم که می‌توانیم […]
21 فروردین 1403

حرف‌های قشنگ!

فکر می‌کنم بیش از ۹۰٪ از ما مردم، حرف‌های خیلی قشنگی برای رنج‌ها و تصمیمات و تردیدهای دیگران داریم؛ ولی […]
13 فروردین 1403

بار روانی یا بار معانی؟

کلمات، شخصیت دارند؛ حتی بی‌شخصیت‌ترین‌شان!بر روی دوششان، کوله‌بار معانی، سنگینی می‌کند. دنبال تضادند و دنبال ترادف!×××بسیاری می‌گویند کار یک نویسنده، […]
8 فروردین 1403

تبریک نوروز!

مژده بهاران رسید از گل و شبنم ز دشتنغمه‌ی بلبل از آن معبر باران گذشتابر، سرافکنده شد از چمن و […]
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!