آکنده‌های پراکنده، نوشتارهایی است پراکنده از هر گوشه و کناری در هر چیزی که شاخک‌های‌ام را به لرزه‌ انداخته. واگویه‌هایی است عمومی از نگاه من، شاید آکنده از نکته‌ها باشد و شاید هم نه.

30 اردیبهشت 1401

اسفناج!

تا امروز نمی‌دانستم که اسفناج، آخر اردبیهشت دیگر یافت نمی‌شود و برای ملاقات دوباره‌ی این سبزی آهنین باید تا پاییز […]
30 اردیبهشت 1401

نشئه‌‌باز!

مادرم به تلفن می‌گويد، تریفون. به الکتریکی می‌گوید، اکیترینی. به مخصوص می‌گوید، مصقوص و به کارت هوشمند می‌گوید، کارت موشک!این […]
30 اردیبهشت 1401

جشن ممه!

جشن‌های باستانی و دوهزار و پانصد ساله جایش را داده به جشن گودبای پارتی، گودبای ممه، جشن دندان، جشن طلاق […]
28 اردیبهشت 1401

سود دانستن!

استاد ادبیات رو به دانشجویان پرسید: “الحسود لایسود یعنی چه!؟ هر کس پاسخ این را بدهد نمره‌ي میان‌ترمش ۲۰ است.”برای […]
27 اردیبهشت 1401

واقعاً مشتری ناراضی باعث پیشرفت می‌شود؟

بستگی دارد که بخواهید رشد کنید یا نه. مشتری، به‌خودی‌خود هیچ‌کاره است. او کسی است که در ازای پرداخت پول، […]
25 اردیبهشت 1401

کمک آمریکا به اکراین!

هموطنی گفت، چرا آمریکا به داد مردم ما نمی‌رسد، اما برای اکراین ۴۰ میلیارد دلار هزینه کرده، اینترنت داده و […]
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!