آکنده‌های پراکنده، نوشتارهایی است پراکنده از هر گوشه و کناری در هر چیزی که شاخک‌های‌ام را به لرزه‌ انداخته. واگویه‌هایی است عمومی از نگاه من، شاید آکنده از نکته‌ها باشد و شاید هم نه.

16 خرداد 1401

بنویس!

امروز تعطیل است و “اکنون” شديدا بیکارم! شبیه بسیاری از شماها.بخاطر همین مثل اغلب روزها، مخ شما را بیشتر با […]
16 خرداد 1401

فروشگاه همراه!

“توجه‌توجه! خانم‌های خوشگلم….”زن بسیار نحیفی با این گفته، تمام توجه مسافرین واگن بانوان و مردانی که در واگن نزدیک به […]
16 خرداد 1401

فیدبک تلفنی!

دوستی دارم که هروقت مطلبی توی سایتم یا شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌کنم به من زنگ می‌زند و یا می‌خندد، یا […]
16 خرداد 1401

پریودی چنگیزخان!

همکاری داشتم که وقتی پریود می‌شد به هیچ شکلی نمی‌توانست این درد ماهانه را پنهان کند. رنگ رخسارش خبر می‌داد […]
11 خرداد 1401

به خود آ!

بچه‌که بودم عاشق سری کتاب‌های:”به من بگو چرا؟” بودم.اما از این چراهایی که می‌خواهم بگویم چیزی ننوشته بود.نه به ژاپن […]
10 خرداد 1401

زر و سیم!

من که اصلاً شخصی بنام زهرا امیرابراهیمی را نمی‌شناختم و هنوز هم بدرستی نمی‌شناسم. فقط خانمی را دیدم بنام زر […]
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!