آکنده‌های پراکنده، نوشتارهایی است پراکنده از هر گوشه و کناری در هر چیزی که شاخک‌های‌ام را به لرزه‌ انداخته. واگویه‌هایی است عمومی از نگاه من، شاید آکنده از نکته‌ها باشد و شاید هم نه.

9 دی 1402

کانتینر بازی!

بیایید ببرمتان به دیدن یک اسکله‌ پر از کانتینر؛ از بالا؛که کانتینرهای رنگارنگش سوار بر اسکله دل آدم را می‌برد […]
9 دی 1402

بریز و نپاش!

همین الان اگر بپرم جلوی یک مترجم زبان فرانسه، که بین این‌همه زبان چرا فرانسه؟ آسمان‌ریسمان می‌بافد که نه تنها […]
9 دی 1402

آه‌دان تاریخ!

جریان چیست؟ چرا خوبی می‌کنیم خوبی به ما رو می‌کند؟ و چرا بدی می‌کنیم بدی؟ اصلاً این صحت دارد یا […]
28 آذر 1402

لب گاز!

می‌گویند تا وقتی که ازدواج نکردی هیچ دختر زیبایی نمی‌بینی؛ اما درست در شب عروسی‌، تنها کسی که زیبا نیست […]
28 آذر 1402

یقه چرکن!

یک دندان‌ساز در شهرمان مقاله‌ای نوشت با عنوان یقه چرکن! آن‌قدر کوبنده بود که نماینده شد؛ آن‌هم دو دوره!فحوای مقاله‌اش […]
25 آذر 1402

پدر قاسم!

چرا اسم سراینده‌ی شاهنامه و بزرگترین شاعر پارسی‌گو، عربی است؟البته مشخص است که این طفلک هم در جبر آن زمان […]
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!