آکنده‌های پراکنده، نوشتارهایی است پراکنده از هر گوشه و کناری در هر چیزی که شاخک‌های‌ام را به لرزه‌ انداخته. واگویه‌هایی است عمومی از نگاه من، شاید آکنده از نکته‌ها باشد و شاید هم نه.

25 دی 1402

فلاپی!

داشتن ذهن باورمند به عقاید منسوخ در این دوران، شبیه این است که بخواهی همیشه یک فلاپی ۱ مگابایتی به […]
23 دی 1402

عرب‌زدگی!

دوستی در پست “پیام”-پست قبلی‌ام- با وام‌گیری از جلال آل احمد که سال‌هاست کلمه‌ی غرب‌زدگی او نقل‌ونبات محفل حکومت و […]
23 دی 1402

نمک هستی یا گرما؟

وقتی سردتان می‌شود این پتو یا بخاری است که گرمابخش است؛وقتی دل‌سرد می‌شوید این گرمای امید یا گرمای محبت و […]
23 دی 1402

خسته نباشی!

سر گیشا، دوست داشتم یکی‌ کنارم بود تا وقتی‌که فحش‌های رکیک آن زن جوان را می‌شنیدم روی گوش‌هایم را بگیرد. […]
23 دی 1402

کلیدهای توسری‌خور!

بجز اثر انگشت، چهره، قرنیه‌ی چشم و صدا که برای هر انسانی منحصر بفرد است، یک چیز منحصر دیگر هم […]
20 دی 1402

بانکیران!

به شرکتی می‌رفتم که یک محصول نرم‌افزاری داشتند بنام “بانکیران”.چپ و راست هی این کلمه را به زبان می‌آوردند. کلاً […]
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!