آکنده‌های پراکنده، نوشتارهایی است پراکنده از هر گوشه و کناری در هر چیزی که شاخک‌های‌ام را به لرزه‌ انداخته. واگویه‌هایی است عمومی از نگاه من، شاید آکنده از نکته‌ها باشد و شاید هم نه.

26 آبان 1403

کمدی قهوه‌ای فیلم‌فارسی!

به فیلم‌های بی‌محتوای دهه‌ی چهل و پنجاه می‌گفتند فیلم‌فارسی.این فیلم‌ها بیشتر بدلیل محتوای دراماتیک، عشق‌های سطحی و رقص و آواز […]
1 آبان 1403

رمز کارت!

برای بار دوم بود به مغازه‌ی طرف می‌رفتم با فاصله‌ی زمانی چند روز.خرید کردم و تا خواستم رمز کارتم را […]
22 مهر 1403

تکرار!

هی وای! سوتی دادم.امروز متوجه شدم یک مطلبی را دو بار نوشتم؛ کلی خرکیف بودم که دو عنوان جدا دارم!اما […]
21 مهر 1403

لول!

سمت بازار ستارخان یک لول‌کباب تهرونی هست که تاکنون امتحان نکرده بودم. به فروشنده گفتم:”من خیلی گوشت‌خور نیستم و اعتمادی […]
1 مهر 1403

مغلوب عصبانی!

در هربار چرخه‌ی قاعدگی زنان، تخمکِ آزاد شده وقتی بارور نشود به مانند یک مغلوب عصبانی، دیواره‌ی ضخیم رحم که […]
23 شهریور 1403

ضمانت!

خوش‌بحال شما وکلا!ابتدا کل یا بخشی از دستمزدتان را می‌گیرید و بعد می‌روید سراغ پرونده؛ هیچ تضمینی هم بابت به […]
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!