به سروشانه خوش آمدی!

من هادی احمدی هستم؛ نویسنده، شاعر و مدرس ITIL.

به‌شدت وسواس دارم روی سبک منحصر نوشتن، معنا و پیام!

اینجایی که هستید وب‌سایت من است؛ وب‌سایت شاعری بنام سروش که به‌منظور به اشتراک‌گذاری آثار، ایده‌ها، مقالات، دانستنی‌ها و تجربیاتم ایجاد شده. هر صفحه‌اش، داستانی منحصر به فرد دارد و نگاهی عمیق و چند بعدی را داراست که بی‌پروا نوشتمش؛ از مطالب آموزنده‌ی تخصصی در حوزه‌ی فناوری اطلاعات و ITIL گرفته تا روزنویس‌های دغدغه‌وار، صفحاتی از کتاب‌هایم، اشعار و…
اینجا مکانی است برای کشف، یادگیری و آگاهی؛ شما را از دانستی‌هایم بی‌نصیب نمی‌گذارم پس مرا از نظراتتان بی‌نصیب نگذارید. حرف‌های تازه‌ای دارم که بسیاری از آن‌ها را نوشته‌ام و خواهم نوشت. حرف‌های مگو، حرف‌های بی‌پروا، تابوهای شکستنی!

بی‌صبرانه منتظرم تا ببینم این نوشته‌ها چه کمکی به شما کرده؟

به قلم من، اینجا چه چیزهایی در انتظار شماست؟

آخرین نوشته‌های من:

و هزاران مطلب منحصر و یکتا را از این شیدای نوشتن بخوانید….

جستجو

2 شهریور 1403

نباید او را می‌بوسیدم!

مینا یکی از همکاران قدیمی‌ و دختری تپل، خندان، مهربان و خوش‌قلبی است.پس از سال‌ها زنگ زد که هادی بیا […]
19 مرداد 1403

مستوره!

اگر به یک گاو بگویی:”چرا مث گاو سرتو پایین میندازی؟” مطمئنم بدش نمی‌آید؛ ولی اگر به همان گاو بگویی:”عجب خری […]
3 خرداد 1403

تلفن!

تا سال‌های سال، تلفن در منزل نداشتیم؛ توی کل محل، فقط یک پاسدار رسمی، تلفن داشت.هرگاه برادر سربازم از پادگان […]
26 اردیبهشت 1403

گوشت شتر!

توی نیروگاه هسته‌ای نطنز که کار می‌کردم سن و سالی نداشتم؛ ولی هم دم صبح دمغ بودم، هم وسط کار، […]
24 اردیبهشت 1403

سوار بر پرده‌ی گوش!

عطری که می‌زنیم، کتاب‌هایی که می‌خوانیم، لباسی که می‌پوشیم، رنگ‌هایی که دوست داریم، دوستانی که با آنان سرگرمیم و موسیقیی […]
20 اردیبهشت 1403

گمشده!

در تمام عمرم فقط سه بار احساس کردم به‌معنای واقعی گم شده‌ام.اولینش، سه‌چهار سالم بود و عاشورای بیجار هم که […]
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!