به سروشانه خوش آمدی!

من هادی احمدی هستم؛ نویسنده، شاعر و مدرس ITIL.

به‌شدت وسواس دارم روی سبک منحصر نوشتن، معنا و پیام!

اینجایی که هستید وب‌سایت من است؛ وب‌سایت شاعری بنام سروش که به‌منظور به اشتراک‌گذاری آثار، ایده‌ها، مقالات، دانستنی‌ها و تجربیاتم ایجاد شده. هر صفحه‌اش، داستانی منحصر به فرد دارد و نگاهی عمیق و چند بعدی را داراست که بی‌پروا نوشتمش؛ از مطالب آموزنده‌ی تخصصی در حوزه‌ی فناوری اطلاعات و ITIL گرفته تا روزنویس‌های دغدغه‌وار، صفحاتی از کتاب‌هایم، اشعار و…
اینجا مکانی است برای کشف، یادگیری و آگاهی؛ شما را از دانستی‌هایم بی‌نصیب نمی‌گذارم پس مرا از نظراتتان بی‌نصیب نگذارید. حرف‌های تازه‌ای دارم که بسیاری از آن‌ها را نوشته‌ام و خواهم نوشت. حرف‌های مگو، حرف‌های بی‌پروا، تابوهای شکستنی!

بی‌صبرانه منتظرم تا ببینم این نوشته‌ها چه کمکی به شما کرده؟

به قلم من، اینجا چه چیزهایی در انتظار شماست؟

آخرین نوشته‌های من:

و هزاران مطلب منحصر و یکتا را از این شیدای نوشتن بخوانید….

جستجو

7 آبان 1401

ترس از جسد!

تا وقتی بچه‌ای، از جسد می‌ترسی؛ وقتی جنازه‌ی مادربزرگم را وسط پذیرایی دیدم و چادری سیاه رویش را پوشانده بود […]
5 آبان 1401

ضعف!

در خوابگاه دانشجویی که البته یک خانه‌ی قدیمی بود و اجاره کرده بودیم، یک روز دو هم‌خوابگاهی‌ام بعد از دعوای […]
23 مهر 1401

ژن!

مرد لاغراندام و چلاقی به زحمت از سربالایی پاسگاه سارال در همان منطقه‌ی هزار کانیان یا هزار چشمه که قبلا […]
19 مهر 1401

رفتن اسلام!

این داستان واقعی است!×××رفتن اسلام!آقا اسلام همسایه‌ی دیواربه‌دیوار ما اهل زنجان بود؛ سه دختر داشت و دو پسر، همگی قد […]
16 مهر 1401

ناخودکشی!

ابراهیم، سربازی بود که از بلندای کوه به پایین سقوط کرد. کوهنوردی اتفاقی او را یافت و تمام اهالی محل […]
14 مهر 1401

شیر خشکیده!

شنیدم که وقتی به دنیا آمدم در گوشم اذان گفتند. اما این به دردم نمی‌خورد چون من شیر می‌خواستم. در […]
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!