به سروشانه خوش آمدی!

من هادی احمدی هستم؛ نویسنده، شاعر و مدرس ITIL.

به‌شدت وسواس دارم روی سبک منحصر نوشتن، معنا و پیام!

اینجایی که هستید وب‌سایت من است؛ وب‌سایت شاعری بنام سروش که به‌منظور به اشتراک‌گذاری آثار، ایده‌ها، مقالات، دانستنی‌ها و تجربیاتم ایجاد شده. هر صفحه‌اش، داستانی منحصر به فرد دارد و نگاهی عمیق و چند بعدی را داراست که بی‌پروا نوشتمش؛ از مطالب آموزنده‌ی تخصصی در حوزه‌ی فناوری اطلاعات و ITIL گرفته تا روزنویس‌های دغدغه‌وار، صفحاتی از کتاب‌هایم، اشعار و…
اینجا مکانی است برای کشف، یادگیری و آگاهی؛ شما را از دانستی‌هایم بی‌نصیب نمی‌گذارم پس مرا از نظراتتان بی‌نصیب نگذارید. حرف‌های تازه‌ای دارم که بسیاری از آن‌ها را نوشته‌ام و خواهم نوشت. حرف‌های مگو، حرف‌های بی‌پروا، تابوهای شکستنی!

بی‌صبرانه منتظرم تا ببینم این نوشته‌ها چه کمکی به شما کرده؟

به قلم من، اینجا چه چیزهایی در انتظار شماست؟

آخرین نوشته‌های من:

و هزاران مطلب منحصر و یکتا را از این شیدای نوشتن بخوانید….

جستجو

15 آذر 1401

توبه‌ی گرگ!

هم‌دانشگاهیی داشتم که روزها درس می‌خواند و شب‌ها به سختی توی یک رستوران کار می‌کرد؛ بسیار آدم صرفه‌جو، اقتصادی و […]
9 آذر 1401

سرزمین!

تنها ورزشگاه شهرمان که به آن می‌گفتیم “سرزمین”، یک محیط نسبتاً بزرگ با زمین چمن بود که داشت آرزوی فوتبالیست […]
3 آذر 1401

بی‌خوابی!

برای اردوی نظامی باید می‌رفتیم ماهیدشت کرمانشاه. مسافت ۳۵ کیلومتری در چله‌ی تابستان و با دمای حدود ۵۰ درجه را […]
3 آذر 1401

محموله‌ی بزرگ!

گزارشی مخابره شد و سريعا بدستمان رسید. به دستور فرمانده، ایست بازرسی در ورودی اصلی شهر برپا کردیم با سرکردگی […]
2 آذر 1401

لشکر صاحب‌زمان!

دقیقاً خاطرم نیست چندساله بودم. شاید ۵ یا ۶ سالم بود. اتوبوس‌اتوبوس سرباز بهمراه آهنگ “ای لشکر صاحب‌زمان آماده باش…. […]
25 آبان 1401

الإيران العربیه!

دهه‌ی هفتاد بود که برادرزاده‌ام بدنیا آمد، اسمش را گذاشتند “داریوش”. البته با هزار بار مکافات از ثبت‌احوال، شناسنامه گرفتند. […]
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!