آثاری که به زیور چاپ آراسته شد
عشق از نگاه واژهها
عنوان: عشق از نگاه واژهها
نام پدیدآور: هادی احمدی/ مجموعه قطعات ادبی
وضعیت نشر: مشهد، نشر والعصر- ۱۳۷۹
مشخصات ظاهری:۱۱۰ص. قطع: وزیری
شابک:0-240-243-964-978
تیراژ:۵۰۰۰ جلد
موضوع: قطعات ادبی فارسی -- قرن 14
طراح جلد: نشر والعصر
تایپ و صفحهآرایی: زرنگار
نام پدیدآور: هادی احمدی/ مجموعه قطعات ادبی
وضعیت نشر: مشهد، نشر والعصر- ۱۳۷۹
مشخصات ظاهری:۱۱۰ص. قطع: وزیری
شابک:0-240-243-964-978
تیراژ:۵۰۰۰ جلد
موضوع: قطعات ادبی فارسی -- قرن 14
طراح جلد: نشر والعصر
تایپ و صفحهآرایی: زرنگار
نيت كردم به نيابت دل برايت حكايت كنم
از ضيافت شكايت اندوه به غذاي انبوه.
شبي بود گرم در محفل
كه دل از فرط شادي خجل
و خُل شده و بر پرت چاه ها پُل و گاه بر دهل مي زد.
اما چه حاصل!؟ كه غافل شد از يار.
نبودي جايت خالي،
شبي كه از خوشحالي فقط بالي كم داشتم تا در فكرم خيالي عالي پرواز كنم.
و از كاهلي واژه ها رها شوم
و در خيابان هاي خفته ي زير برف، رؤيايي واقعي بسازم
و سازم را مي نوازم و مي نازم به غازم
كه در زيبايي آب، فريبنده زايي قو را ربوده بود.
رازم را بازم برايت مي گويم
و بازم را بر فراز آسمان تو به پرواز در مي آورم
تا ذره اي از آزم در قبال محبت تو كاسته نشود.
این اثر مجموعهای از قطعات ادبی عاشقانه است که اولین کتاب چاپ شده از دلنوشتههای من است که در دوران نوجوانی تحریر و چاپ شد، پس ازمدتها سرگردانی در پی ناشر و کسب اطلاع از چند و چون چاپ کتاب این اثر اول، فقط جسارت دست به قلم شدن مرا به نمایش میگذارد وگرنه امروز اثر درخوری نیست اما در کارنامهی ادبیام جای دارد. مهمترین چالشی که با این کتاب داشتم فروش پنج هزار نسخه بود! اگرچه پول چاپ این اثر را تماماً خودم پرداخت کرده بودم اما فقط چاپ آن نبود بلکه باید چندین هزار کتاب را خودم هم به فروش میرساندم که کاری بس سخت و ناشدنی بود...که البته بعد از سه سال فروش آن در سراسر کتابخانهها، سربازی و کتاب فروشی ها انجام و به پایان رسید.
عنوان اثر: نشانههای پنهان
نام پدیدآور: هادی احمدی/ مجموعهداستان کوتاه
وضعیت نشر:تهران: افراز، ۱۳۹۰
مشخصات ظاهری:175 ص.قطع: وزیری
شابک:0-240-243-964-978
تیراژ:۲۰۰۰ جلد
موضوع: داستانهای کوتاه فارسی -- قرن 14
طراح جلد: مرجان ترابی
تایپ و صفحهآرایی: سارال
نام پدیدآور: هادی احمدی/ مجموعهداستان کوتاه
وضعیت نشر:تهران: افراز، ۱۳۹۰
مشخصات ظاهری:175 ص.قطع: وزیری
شابک:0-240-243-964-978
تیراژ:۲۰۰۰ جلد
موضوع: داستانهای کوتاه فارسی -- قرن 14
طراح جلد: مرجان ترابی
تایپ و صفحهآرایی: سارال
این اثر مجموعهای از داستانهای کوتاه و برخی بسیار کوتاه با مضامین اجتماعی و فلسفی است. که ۱۰ سال پس از نخستین کتابم به زیور چاپ آراسته شد. خیلی از دوستان به نبود فضاسازی و عدم شخصیتپردازی بر آن انتقاداتی وارد کردند که البته بجا و درست است این مجموعه ماحصل نظرات فلسفی در قالب داستانهایی که طبق نظر یکی از خوانندهها بی شباهت به کتاب مکتوب پائلو کوئیلو نیست این موضوع را تایید میکنم در دوران سربازی من عاشق کتاب مکتوب بودم شکی نیست که ممکن است این اثر متاثر از نگاه آن نویسنده باشد. اما در کل دوست داشتنیاست و ناشر برگزیده ادبیات داستانی کشور- افراز- چاپ آنرا برعهده گرفت. که جای خرسندی و افتخار است...نشانه های پنهان، مجموعه ي بسيار زيبا و خواندني و جذاب از داستانهاي کوتاه با مضامين و محتواي عميق فلسفي با هدف قرار دادن تمامي کُنشهاي فکري و پيراموني هر انسانی است که بر قریحه اندیشه ام جاری شد شاید مبالغه و خودستایی بی حد و حصری به نظر برسد اما این اثر تمام وجود و تفکرات فلسفی من از جهان است که پیش در آمد و نتیجه ای از چکیده های مطالعات مردم و کتاب های فیلسوفان مطرح جهان است.
روايتي كوتاه از آنچه درون و يا پيرامون هر انساني اتفـــــاق ميافتد. گلچيني از وقايع و افكارهايي در ميان مرز رويا و واقعيت و اتفاقهايي از نوع عرفاني در بطن انساني!
نشانههاي پنهان، تمام هنجارها و بايدها و نبايدها را در قالب داستانهاي كوتاه، به تصوير زيباي واژه ميگيرد.
بيشك روانكاويهايي كه در درون انسانهاي اين مجموعه مورد جدال قرار ميگيرد، همگي نمودي از ژرفاي اين داستانها و نگرش عميق ایده های داستانی است که ذهن مرا در تلاطم اندیشه ها محسور کرده.
من با رويكردي تازه، بهجاي كُنشهاي روزمره، حالات روحي و دروني شخصيتهاي داستان را مورد كندوكاو قرار دادم و این ساختار مرا به یاد ساختارهاي داستاني" ارنست همينگوي" می اندازد که شکی نیست وام گرفته از آن الگوها باشد.
اگـرچه، گاهي نوع قالب نگــارشي اين مجـموعه، بيشتر، كــتاب را به يــك اثر ادبـي با كلمات قصـــار مبدل ميكند مانند آنچه كه در برخي از آثار "پائلو كوئيلو" مشاهده ميشود اما علاوه بر آن، قصههاي متنوعي كه تماماٌ ساخته و پرداخته ذهنيات نويسنده است نه گفتهي بزرگاني ديگر!! نه تنها اين اثر را فراتر آنچه هست ميبرد بلكه يكنواختي، يك قلم بودن و يكرنگي آن باعث جذابيت بيشتر آن ميشود.
سالهای زيادی در راه بودهام. زمينهای زيادی را آب دادهام. اما ديگر انگار پير و فرسوده شدهام؛ بايد دمی در جايی بيآسايم.
گودالي در اين حوالي است كه ميتوانم لحظهاي را آنجا بمانم و بخشي از وجودم را به مردابي تبديل كنم. تا كميآرام بگيرم. اما آيا پس از اينهمه خروشاني، مرداب شدن حق من است!؟چه بخشي از وجودم چه تمام رودم!؟ اگر خود هم بخواهم، آيا پهنه ي گودالي عظيم هست كه تمام وجود مرا در خود نگاه بدارد!؟ نه! مرداب شدن، سزاي خروشاني من نيست. بايد جايي بيآسايم كه هم از خروشاني نيافتم و هم بتوانم دميبا خيالي راحت آسوده بخوابم.
به ياد حرفهای گذشته آن رود کوچک میافتم که آرامش را در دريا میديد. اما او چرا با آن سرعت طلب آرامش میکرد؟
چرا به اين زودی از خروشانی خود خسته بود؟! و من پس از سالها تجربه و حرکت، تازه به او رسيدم!؟ آيا من اشتباه کردم!؟ آيا حق با او بود!؟ آيا او آيندهنگر بود!؟ حتماً مدتهاست که در دريا آرميده و به افکار من میخندد، شايد هم حسرت کار مرا میخورد. نمیدانم چقدر به خواسته دلم پاسخ دادم. چقدر از بودن خود دلشاد بودم و چقدر خودِ خودم بودم و چقدر از زندگی لذت بردم!
اما من به دنبال آنچه خواستم رفتم و لذت برُدم و از کار خود خرسندم. درست است من هم به حرف او رسيدم و بايد به دريا میرفتم. و هنوز هم من رودي هستم هميشه جاري كه به دريا ميريزد از سرچشمه تا ابديت. و اثری از بستر گسترده من در تمام خشکی اين زمين پا برجاست؛ اگر چه مقصد هميشه درياست!!
به ياد حرفهای گذشته آن رود کوچک میافتم که آرامش را در دريا میديد. اما او چرا با آن سرعت طلب آرامش میکرد؟
چرا به اين زودی از خروشانی خود خسته بود؟! و من پس از سالها تجربه و حرکت، تازه به او رسيدم!؟ آيا من اشتباه کردم!؟ آيا حق با او بود!؟ آيا او آيندهنگر بود!؟ حتماً مدتهاست که در دريا آرميده و به افکار من میخندد، شايد هم حسرت کار مرا میخورد. نمیدانم چقدر به خواسته دلم پاسخ دادم. چقدر از بودن خود دلشاد بودم و چقدر خودِ خودم بودم و چقدر از زندگی لذت بردم!
اما من به دنبال آنچه خواستم رفتم و لذت برُدم و از کار خود خرسندم. درست است من هم به حرف او رسيدم و بايد به دريا میرفتم. و هنوز هم من رودي هستم هميشه جاري كه به دريا ميريزد از سرچشمه تا ابديت. و اثری از بستر گسترده من در تمام خشکی اين زمين پا برجاست؛ اگر چه مقصد هميشه درياست!!
عنوان اثر: موجه در جمع توجیه
نام پدیدآور: هادی احمدی/ مجموعهداستان کوتاه.
وضعیت نشر:تهران: ...، در دست چاپ
مشخصات ظاهری:۲۵۰ ص.قطع: وزیری
شابک:0-240-243-964-978
تیراژ:۲۰۰۰ جلد
موضوع: داستانهای کوتاه فارسی -- قرن 14
طراح جلد: نشر دیجیتال کازیو
تایپ و صفحهآرایی: نشر دیجیتال کازیو
نام پدیدآور: هادی احمدی/ مجموعهداستان کوتاه.
وضعیت نشر:تهران: ...، در دست چاپ
مشخصات ظاهری:۲۵۰ ص.قطع: وزیری
شابک:0-240-243-964-978
تیراژ:۲۰۰۰ جلد
موضوع: داستانهای کوتاه فارسی -- قرن 14
طراح جلد: نشر دیجیتال کازیو
تایپ و صفحهآرایی: نشر دیجیتال کازیو
حد و اندازه
مادرم طلاق گرفت، به گفتهی خودش خیلی دیر، اما بالاخره توانست تصمیماش را عملی کند و از این بابت خوشحال بود، مادرم بارها میگفت:"من از همون روز اولم از این مرتیکه، بابات، خوشم نمیاومد فقط از سر نفهمی و بچگی و بیسوادی خانوادهم، زنش شدم.. آخه یه دختربچهی ۱۴ ساله چه میفهمه از ازدواج؟ اون در حد و اندازهی من نیست!" زودتر از اینها جدا میشد اما تاکید داشت که فقط و فقط بهعشق من مانده بود تا من بزرگ شوم و بعد طلاق بگیرد... حق و حقوق و تمام مهریهاش را بخشید تا حضانت مرا داشته باشد، میگفت:"چیزی بهدست نمیآید مگر آنکه چیزی دیگر قربانی آن شود!" البته دنبال دردسر نبود اگر آنها را هم نمیبخشید پدرم هم یک لحظه مرا نگه نمیداشت چون حسی به من انگار نداشت و من هم تمایلی به ماندن پیش او نداشتم. اما کار را یکسره کرد و با جهازش و پولِ پیش کوچ کردیم به آن طرف شهر... تا زندگی جدیدی را با هم آغاز کنیم. هیجانی عجیب داشتم و شادی وصفناپذیری... بیشتر از او من خوشحال بودم....
ادامهی داستان
https://lnkd.in/eyRKFiA
مجموعهی داستانهای کوتاه "موجه در جمع توجیه" بر محوریت روایتهایی است که در تمام زندگی ما چنان دامن گسترانیده، آنچنان که بدون آن نمیتوان ادعای بودن داشت و حتی خود ادعای بودن هم توجیهی برای بودن و یا خودانگاری ماست... باورهای ما، افکار و تفکرات ما تماماً موجهسازی، دلیلتراشی و درستانگاری است و هر عقیده و ایمانی که ما داریم در حقیقت بر پایه موجهسازی خودمان و اندیشه هایمان است.. اینکه شما چه لباسی میپوشید، چگونه حرفی میزنید، چه رفتاری دارید، چه عقیدهای و چه اندیشه و یا چه برخوردی در شرایط متفاوت دارید تماما همان دلیلی است که فرد بر اساس آن باور خود را استوار میکند..
توجیه، بنیان باورها و تفکرات ما برای حفظ حضور و یا اگر تعمیم دهیم برای حفط بقا در جهان است..
توجیه، تعریف ماست از خود و کُنشها و واکنشهای ما در جهان پیرامون...
و شما موجه در جمع توجیهاید...!
شهوت قدرت، شهوت ثروت و ...
دست از سر آدمی برنمیدارد و بهترین راه برای مواجه شدن با دردها و رنجها و بهترین بهانه برای توجیه آگاهیها و ناخودآگاهیهاست...
با اینکه همه علم به مُردن داریم اما برای زندهماندنی هرچند کوتاه، چنان میجنگیم که گویی هرگز نخواهیم مُرد...درود بر چنین و چنان قهرمانانی!
با اینکه مطمئنیم از پیلهی مشکلات دنیا، پروانه نخواهیم شد اما به شدت منتظر یک دگردیسی تازه در خود هستیم غافلیم که لُخت از مادر به دنیا آمدهایم و لُخت، هم آغوش سردی خاک میشویم... پروانه نخواهی شد قهرمان!
و به درستی که مرگ فقط برای همسایه است اوست که بدبخت شده و اسیر خاک شده، ما نفس میکشیم پس هستیم! دیگر کانت هم فلسفه نمیداند ....!
به نظر، شهوتِ زیستن، فریبندهترین چیزی است که انسان تجربه میکند آنقدر که گذشته را میخواهد فراموش کند، بیخیال آینده میشود و حالش را هم چنان دگرگون میکند که گویی فقط همین لحظه است که او باید باشد،...
آه که وسعت جهان به اندازهی همان لحظهای که در آنی کوچک میشود و چه دردناک است این لحظه...! و چه دردناک است تمام وسعت جهان..!
هیچ راهکاری برای برون رفت از این وضع نیست! هست!؟ جز اینکه باز تکرار کنیم که مرگ برای همسایه است و مرغ همسایه است که همیشه غاز است... تا ما برای ادامه دادن و غاز داشتن! فریب شهوت زیستن خوریم!
هم مرگ برای همسایه است هم غاز...
آخ همسایه... تو هم راجب من همین فکر را میکنی!؟
عنوان: گفتم گفت
نام پدیدآور: هادی احمدی/ مجموعهداستان محاورهای کوتاه.
وضعیت نشر:تهران: ...، در دست چاپ
مشخصات ظاهری:۲۵۰ ص.
شابک:0-240-243-964-978
تیراژ:۲۰۰۰ جلد
موضوع: داستانهای کوتاه فارسی -- قرن 14
طراح جلد: نشر دیجیتال کازیو
تایپ و صفحهآرایی: نشر دیجیتال کازیو
نام پدیدآور: هادی احمدی/ مجموعهداستان محاورهای کوتاه.
وضعیت نشر:تهران: ...، در دست چاپ
مشخصات ظاهری:۲۵۰ ص.
شابک:0-240-243-964-978
تیراژ:۲۰۰۰ جلد
موضوع: داستانهای کوتاه فارسی -- قرن 14
طراح جلد: نشر دیجیتال کازیو
تایپ و صفحهآرایی: نشر دیجیتال کازیو
پادشاه
گفت:"اینجا چه میکنی پیرمرد!؟"
گفتم:"در جستجوی شخصی هستم و پُرسانپُرسان به دیار شما رسیدم از پی آن."
گفت:"مشخص است که روزگاری زیاد در جستجویاش بودی، از چهرهی رنجورت پیداست و از غمِ کلامت هویدا؛ او کیست!؟ و تو بدین مستی، چرا در پیاش هستی!؟"
گفتم:"بهدنبال مَردی میگردم نامَرد؛ نادرست است، اما تندرست؛ نابلد است اما کاربلد در کار خود، نه سیاهی دل خویش میشناسد، نه حرمت سپیدی ریش! مال و اموال مردم را به یغما میبَرَد، گاه در خفا و گاه به غوغا، گاه راهزنی میکرد از کاروانِ من و گاه در راه، زنی را آبستن؛ پیشهاش، تیشه به ریشهزدن است و قدرتاش در غفلت توست، بیآنکه نایی داشته باشد، تواناست؛ کاستیاش را با دارایی مَردم افزود و کاسبیاش را با مال مَردم اندوخت، آه در بساط نداشت و بساطاش را بر آهِ مَردم گستراند؛ بهدنبال جاه بود و مدتهاست سوزنی شده در انبار کاه؛ این نکبت!، یافتناش زحمت میخواهد و کمر همت! اگر دستم بر او رِسَد، باید هر آنچه ربوده را عودت دهد، آن بیعورت!"
گفت:"بگذار کمی بیاندیشم!"
گفتم:"به ریش من هم بیاندیش!"
گفت:"فهمیدم او کیست! آنکه میگویی آشناست!"
گفتم:"مرا بگو، جان من، او کجاست!؟"
گفت:"دزد نگرفتهات، در اینجا، پادشاهست!"
#گفتم_گفت
www.Soroushane.ir/king
گفتم، گفت: عنوان کتابی است که بر گفتگوهایی بر سر چالش هایی انسانی تمرکز دارد،
خیلی سخت است که این مجموعه را مجموعه داستان کوتاه نامید اگرچه در تمامی آنها روایتی داستان وار نهفته است اما به واقع اثری از فضا سازی، شخصیت پردازی و .. نیست گویی فقط یک گفتگوی ساده است اما در پس این مناظره "من و او" چیزهای زیادی مطرح می شود، پرسش های زیادی عنوان می شود و پاسخ های بجا و نابجا...
مجموعه روایت:" گفتم، گفت!" مجموعه از گفتگوهای حیاط خلوت حیات ماست که در آینه شفافیت ذهن و برای رهایی و پاسخ به بسیاری از افکار و باورهاست...
همه آنها از یک بحث و ابهام ساده شروع می شود به اوج می رسد و در نهایت فروکش میکند...
شاید بالا و پایین شدن اندک این روایت در چندخط از یک گفتگوی ساده، روایتگر ضربان قلب یک اثر داستان وار باشد...
نقاب ریا
عنوان: نقاب ریا
نام پدیدآور: هادی احمدی/ مجموعه اشعار.
وضعیت نشر:تهران: ...، در دست چاپ
مشخصات ظاهری:۲۵۰ ص.
شابک:0-240-243-964-978
تیراژ:۲۰۰۰ جلد
موضوع: اشعار فارسی -- قرن 14
طراح جلد: نشر دیجیتال کازیو
تایپ و صفحهآرایی: نشر دیجیتال کازیو
نام پدیدآور: هادی احمدی/ مجموعه اشعار.
وضعیت نشر:تهران: ...، در دست چاپ
مشخصات ظاهری:۲۵۰ ص.
شابک:0-240-243-964-978
تیراژ:۲۰۰۰ جلد
موضوع: اشعار فارسی -- قرن 14
طراح جلد: نشر دیجیتال کازیو
تایپ و صفحهآرایی: نشر دیجیتال کازیو
------------
------------
دست خدا
عنوان: دست خدا
نام پدیدآور: هادی احمدی/ مجموعه اشعار.
وضعیت نشر:تهران: ...، در دست چاپ
مشخصات ظاهری:۲۵۰ ص.
شابک:0-240-243-964-978
تیراژ:۲۰۰۰ جلد
موضوع: اشعار فارسی -- قرن 14
طراح جلد: نشر دیجیتال کازیو
تایپ و صفحهآرایی: نشر دیجیتال کازیو
نام پدیدآور: هادی احمدی/ مجموعه اشعار.
وضعیت نشر:تهران: ...، در دست چاپ
مشخصات ظاهری:۲۵۰ ص.
شابک:0-240-243-964-978
تیراژ:۲۰۰۰ جلد
موضوع: اشعار فارسی -- قرن 14
طراح جلد: نشر دیجیتال کازیو
تایپ و صفحهآرایی: نشر دیجیتال کازیو
------------
------------
نشود پاک کثیف
عنوان: نشود پاک کثیف
نام پدیدآور: هادی احمدی/ مجموعه اشعار.
وضعیت نشر:تهران: ...، در دست چاپ
مشخصات ظاهری:۲۵۰ ص.
شابک:0-240-243-964-978
تیراژ:۲۰۰۰ جلد
موضوع: اشعار فارسی -- قرن 14
طراح جلد: نشر دیجیتال کازیو
تایپ و صفحهآرایی: نشر دیجیتال کازیو
نام پدیدآور: هادی احمدی/ مجموعه اشعار.
وضعیت نشر:تهران: ...، در دست چاپ
مشخصات ظاهری:۲۵۰ ص.
شابک:0-240-243-964-978
تیراژ:۲۰۰۰ جلد
موضوع: اشعار فارسی -- قرن 14
طراح جلد: نشر دیجیتال کازیو
تایپ و صفحهآرایی: نشر دیجیتال کازیو
------------
------------
عنوان: رازهای معبد آنا
نام پدیدآور: هادی احمدی/ داستان.
وضعیت نشر:تهران: ...، در دست چاپ
مشخصات ظاهری:۲۵۰ ص.
شابک:0-240-243-964-978
تیراژ:۲۰۰۰ جلد
موضوع: داستان فارسی -- قرن 14
طراح جلد: نشر دیجیتال کازیو
تایپ و صفحهآرایی: نشر دیجیتال کازیو
نام پدیدآور: هادی احمدی/ داستان.
وضعیت نشر:تهران: ...، در دست چاپ
مشخصات ظاهری:۲۵۰ ص.
شابک:0-240-243-964-978
تیراژ:۲۰۰۰ جلد
موضوع: داستان فارسی -- قرن 14
طراح جلد: نشر دیجیتال کازیو
تایپ و صفحهآرایی: نشر دیجیتال کازیو
------------
این اثر مجموعهای از داستانهای کوتاه و برخی بسیار کوتاه با مضامین اجتماعی و فلسفی است. که توسط ناشر برگزیده ادبیات داستانی افراز به زیور چاپ آراسته شد.
عنوان: واژهگردان
نام پدیدآور: هادی احمدی/ مجموعه کاریکلماتور.
وضعیت نشر:تهران: ...، در دست چاپ
مشخصات ظاهری:۲۵۰ ص.
شابک:0-240-243-964-978
تیراژ:۲۰۰۰ جلد
موضوع: داستان فارسی -- قرن 14
طراح جلد: نشر دیجیتال کازیو
تایپ و صفحهآرایی: نشر دیجیتال کازیو
نام پدیدآور: هادی احمدی/ مجموعه کاریکلماتور.
وضعیت نشر:تهران: ...، در دست چاپ
مشخصات ظاهری:۲۵۰ ص.
شابک:0-240-243-964-978
تیراژ:۲۰۰۰ جلد
موضوع: داستان فارسی -- قرن 14
طراح جلد: نشر دیجیتال کازیو
تایپ و صفحهآرایی: نشر دیجیتال کازیو
------------
کاریکلماتور نثر است. میتواند غنای شاعرانهای موزون و مسجعی هم در خود داشته باشد یک بازی زبانی است تا بتواند گفتنیها را دیدنی کند. کاریکلماتور از نظر معنایی، شیوا است نه همیشه اما استعاره و ایهام در خود دارد. -کاریکلماتور از چند معنایی یا ترکیبات واژهها سود میبرد. کاریکلماتور، معمولاً ضدیتی با تعاریف روزمرهها و رایج دارد. اگرچه سابقهای در ادبیات کهن به عنوان یک ژانر ندارد. اما میتوان نمونههایی در نثر و نظم پیدا کرد. -ایجاز از ویژگیهای کاریکلماتور است. در کاریکلماتور نوعی نازک اندیشی هست. غافلگیری دارد.
همچنین کاریکلماتور به نظر من، پارادوکسی از واژههاست! و چون غیرمنتظره است خندهدار و طنزآلود به نظر می آید در حالیکه معمولا با هدف طنز یا خنده نوشته نشده!
من سعی کردم مفاهیم عمیقتری را در این سبک نوشتاری ارایه کنم تا بازگرداندن اندیشههای آزاد و رئال باشد همین شد که کتابی نوشتم برای مجموعه کاریکلماتورها بنام "واژهگردان" زیرا باور دارم که نویسنده نیز شبیه یک عروسکگردان تئاتر یا کارگردان است با واژهها بازی میکند و بهترین نمایش از آنها را ارایه میکند ضمن آنکه واژهگردان نشانگر بازگردانی، چرخش و محوریت واِژهها در معنای دیگر نیز هست!