هادی احمدی (سروش):

مادرم همیشه می‌گفت چرا همه‌ی مردم توی عاشورا تاسوعا هستند به‌جز فرزندانم!؟ الهی خدا چکارتان نکند و فلان و بسان. خیلی تلاش کرد، ناله کرد، گریست، نفرین کرد که به این خیل عظیم سیاه‌پوشان محزون بپیوندیم که خوشبختانه نپیوستیم!
در آخر خودش تنها می‌رفت به تماشا و بعد از کلی گریه و زاری برمی‌گشت. احساس می‌کرد فرزندانش از فرزندان دروهمسایه جامانده‌اند. چون آنان یا عَلم به دست داشتند، یا تا صبح گِل بر سر می‌کوبیدند یا همیشه در حال پخش کردن نذری بودند. پس تصمیم گرفت نذری بدهد شاید با این کار می‌خواست ما را دعوت به حضور کند.
×××
نذر هرساله‌اش حلیم بود درست ۲۸ صفر. حلیمی که نه با گاز و نه با نفت، که با سوزاندن خرواری چوب، پخته می‌شد. مجبور بودیم صدها شاخه‌ی خشک را بیابیم و چندین کُنده‌ی بزرگ را زیر دیگ عظیمی فروکنیم تا حلیم، باکیفیت بی‌نظیرش به دست عزاداران یا بهتر بگویم گرسنگان منتظر نذری برسد! حلیم زغالی، واقعاً لذت‌بخش است چه مذهبی چه غیرمذهبی؛ زیرا یک وعده‌ی لذیذ است. این عنصر نذری، ما را در همراهی با مادر به‌شدت ترغیب می‌کرد. اجاره کردن دیگ، دعوت از عاشقان پای دیگ! دورهمی شبانه، پخش کردن آن و شستن دیگ، باعث شد به این ایده لبخند بزنیم. اما بازهم به صفوف عزاداران نرفتیم که نرفتیم و در این نذری فقط نقش میزبان خوب را برای مهمانان گرسنه و حلیم‌زنان شب‌بیدار بازی می‌کردیم.
همیشه برایم سؤال بود چرا مردم علیرغم این‌که می‌دانند که محرم یک روایت مبالغه شده‌ی شیعه است بازهم دوست دارند در یادآوری آن حضور داشته باشند؟
×××
فارغ از بزرگنمایی این واقعه که ناشی از حجم انبوه تبلیغات حکومتی است اما بخوبی توانسته مردم را به خود جذب کند. دختران با بهترین آرایش ممکن حضور پیدا می‌کنند. پسران، با تیپ مشکی دخترکش! برخی بر طبل و سنج می‌کوبند و برخی بر سینه‌‌. برخی هم با انداختن باد در گلوی غم‌زده، صدای حزن‌انگیزی منعکس می‌کنند و برخی با قمه و یا گِل سروصورت خود را پایین می‌آوردند.
×××
یک نمایش سالانه و جذاب که گویی قرار نیست کمرنگ شود و حتی هرساله به حجم آذین‌بندی خیابان‌ها با پرچم‌های سیاه و سبز و چرا‌غ‌ها هم افزوده می‌شود.
بیشتر مردم هنوز مشتاق‌اند تا در چنین مراسم سوگواری همگانی شرکت کنند. دیدن دسته، لباس سیاه، نذری، الما‌ن‌های بصری، خودزنی، نوحه‌خوانی و خیلی چیزهای دیگر یک وجهه‌ از هنرنمایشی است و این حضور و تماشا ارتباط چندانی به باورهای اعتقادی فرد ندارد.
×××
به نمایش همگانی یک واقعه‌ برای ادای احترام به یک شخص، جشنواره می‌گویند. پس اگرچه عاشورا و تاسوعا، یک مراسم سوگواری است اما دقیقاً یک فستیوال است. چیزی شبیه جشنواره‌ی هولی یا جشن رنگ در هندوستان، کارناوال رقص سامبا در برزیل و .... هرچند جشنواره‌های باستانی و مذهبی هنوز پابرجاست ولی امروزه از جشنواره بعنوان نمایش آثار هنری فیلم و موسیقی و عکاسی یاد می‌شود. ازاین‌رو شاید استفاده از عبارت جشنواره، مناسب سوگواری همگانی نباشد اما غیر ازاین هم نیست! این جشنواره‌ی غم، یک حلیم زغالی است!
اگر مردم هنوز از این واقعه دل نمی‌کَنند، نه به خاطر رسالت کشته شدن عده‌ای است و نه به خاطر اعتقادات مذهبی.
حلیم زغالی، چهره‌های گرسنه و زغالی، علم‌ها و پرچم‌ها و لباس‌های سیاه و زغالی عناصر و نمادهای خوبی‌ هستند برای گردهمایی‌هایی ازاین‌دست. چیزی شبیه تئاتر خیابانی، که هم بازیگر دارد، هم تماشاچی و هم پذیرایی!
دقیقاً محرم یک فستیوال است. یک جشنواره؛ با این تفاوت که بجای شادی، غم را جشن می‌گیرند!
www.Soroushane.ir


0 0 رای
امتیازت به این مطلب؟
عضویت در سایت
اطلاع رسانی
guest

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!
0
نظرت مهمه حتماً بنویس!x