نهال دیگر!

هادی احمدی (سروش):

در اعتراضات سال ۸۸ شرکت نکردم. چون نمی‌خواستم بخاطر دفاع از یک آخوند در برابر یک آخوند دیگر قرار بگیرم. چون نمی‌خواستم قربانی دو سوی قدرت شوم. اساساً حضور در کنش و واکنش‌ چنین سیستم‌های غلطی، به طور کل اشتباه است. البته مشخص بود که مردم به نیکی چه می‌خواستند اما کسی را که برایش سینه چاک می‌کردند هیچ تفاوتی با سایرین نداشت. حتی اگر تفاوت ظاهری و گفتاری هم داشت، در صورت پیروزی هم کاری ازش ساخته نبود.
×××
نظام‌هایی که نشانی از مشروعیت و انتخاب آزاد و حضور هر چهره‌ای در آن دیده نمی‌شود و قدرت در بین ۱۰ نفر گزینشی هر بار دست به دست می‌شود و گاهی به همدیگر مشروعیت می‌دهند و گاهی از هم رویگردان می‌شوند فقط سه چیز را نشان می‌دهند: اول این‌که این بازی تاج و تخت است و دوم اینکه مردم هیچ اهمیتی ندارند و سوم این‌که ماهیت این نوع انتخابات و خود انتخاب افراد سفارشی از ریشه غلط است و یک سرگرمی بیش نیست. پس وقتی ریشه، غلط و گزینشی است چطور می‌شود انتظار داشت که شاخه‌ی برآمده از آن برای مردم خوب کار بکند!؟ این بازی برای مردم بازی دوسر باخت بود و نتیجه‌ی هر انتخابی بیهوده‌تر از دیگری بود.
حضور نداشتن در چنین انتخاباتی، بهترین پاسخ من بود به سیستم از ریشه غلط!
×××
بازی گفتگوی تمدن‌های خاتمی، نمایش چهره‌ی پشیمان و روشنفکر و دست از قدرت کوتاه شده‌ی رفسنجانی، احمدی‌نژاد بزن در رو مظلوم‌نما، روحانی که همیشه به ریش مردم می‌خندید، همه و همه در این سیستم غلط رشد کرده‌اند و هرکدامشان با شعارهای عوامفریبانه تا توانستند خون به دل مردم ریختند. من به شخصه به هیچ‌کدامشان رأی ندادم. چون با اساس سیستم مشکل داشتم و دارم. نمی‌توانستم تصور کنم از درخت بی‌میوه‌ای با ریشه و تنه‌ی بیهوده، انتظار افتادن سیب داشته باشم.
×××
سران جنبش سبز با هر ایده و شعاری هرچند در ظاهر اکنون در انحصارند ولی هرجا لازم باشد زبان باز می‌کنند جاهایی که قدرت دارد دست به دست می‌شود ولی جایی که مردم در خطرند یا در سرکوب، خاموش‌تر از هر زمانی می‌شوند. اگر هم حرفی بزنند گله از گردن انداختن است! اگر آنان در آن سال بر کرسی قدرت می‌نشستند هیچ اتفاقی نمی‌افتاد. آنان خود دست پروده‌های این نظامند چه انتظاری می‌شود ازشان داشت؟ در بهترین حالت شاید فقط کشته‌های کمتری را به پایشان می‌نوشتند. زیرا ریاست جمهور در ایران یک مترسک بیشتر نیست! حتی این‌گونه هم نباشد کسی که عقیده‌ی دینی دارد، چطور می‌تواند دم از نظام سکولار بزند؟ وقتی زیر نظر سیستم تمامیت‌خواه دینی فعال است چطور می‌تواند دم از مردم سالاری بزند!؟ وقتی با نظام مذهبی بزرگ شده و در دستگاه سیاسی سال‌های خاک خورده و در برابر بزرگشان بارها دولا راست شده، چطور می‌تواند تغییری باب دل مردم ایجاد کند!؟
×××
اما این اعتراضات فرق می‌کند. چون مردم در دفاع از خود حضور دارند و برای به قدرت رسیدن یکی از دارودسته‌های سیستم سینه سپر نمی‌کنند بلکه برای به قدرت رسیدن مردم. برای رسیدن به زندگی و آزادی. نه برای اصلاحات دروغین و نمایشی.
مردمم این بار خوب فهمیده‌اند و ریشه را هدف گرفته‌اند نه علف‌های هرز و نه شاخه‌های خشک را! این بار یکی از این آقایان و خانم‌های فرمایشی را انتخاب نکردند. خانم‌هایی که از دیوار سفارت بالا رفتند و شدند انقلابی ولی مردم من در خیابان فریاد می‌زنند شدند اغتشاشگر! مردم می‌دانند از درخت تنومند بی‌ثمر، انتظار افتادن میوه نیست. ریشه چون برکنده شود نهال دیگری می‌شود کاشت.
www.Soroushane.ir

0 0 رای
امتیازت به این مطلب؟
عضویت در سایت
اطلاع رسانی
guest

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!
0
نظرت مهمه حتماً بنویس!x